تاریخچه تنبور سرشار از رمزورازهایی است که از اعماق فرهنگ، عرفان و موسیقی ایرانزمین برمیخیزد. بسیاری از علاقهمندانِ این ساز کهن، کنجکاوند بدانند تنبور از کجا آمده و چطور به یکی از الهامبخشترین سازهای ایرانی تبدیل شده است. اگر شما هم مشتاقید با تاریخچه ساز تنبور و مسیر شکلگیری و تکامل آن آشنا شوید، این مقاله دقیقاً برای شماست.
در این مطلب، از پیدایش تنبور و نخستین نشانههای آن گرفته تا جایگاهش در موسیقی معاصر ایران را بررسی میکنیم و نیز در مورد سیر تحول و تکامل آن اطلاعات جالبی در اختیارتان قرار میدهیم.
چه قصد یادگیری تنبور را داشته باشید و چه تنها از شنیدن نوای دلنشین آن لذت ببرید، آشنایی با تاریخچه تنبور به شما کمک میکند این ساز را بهتر درک کرده و ارتباط عمیقتری با آن برقرار کنید.
سرفصلهای این مقاله
Toggleپیدایش تنبور و قدیمیترین آثار بهجامانده از آن
تاریخ تنبور در ایران به هزاران سال پیش برمیگردد؛ زمانی که ایلامیها در منطقهٔ شوش (خوزستان امروزی) حکومت میکردند. براساس یافتههای باستانشناسی، پیکرکهایی از نوازندگان در این محوطه (یعنی شوش) بهدست آمده که مربوط به حدود ۱۵۰۰ تا ۲۰۰۰ سال قبل از میلاد هستند.
اکثر این پیکرکها ابزاری موسیقایی در دست دارند که ساختاری مشابه تنبور دارد: یعنی سازی زهیزخمهای با دستهای بلند، کاسهای انحنادار و دو تار کشیده شده بر آن (تعداد سیمهای تنبور در دوران گذشته).



احتمال میرود در آن زمان، نواختن چنین سازی نهتنها برای بزم و آیینهای مذهبی مرسوم بوده، بلکه گاهی برای بیان احساسات و ارتباط روحی با طبیعت هم بهکار میرفته است.
این شواهد نشان میدهد که پیشینه تنبور از دیگر سازهای زهیزخمهای ایرانی (مثل عود، سهتار و تار) کهنتر است و احتمالاً نیا و الگوی شکلگیری دیگر سازهای همگروه خود بوده است.
نکته: قدیمیترین نمونهٔ ساز عود در ایران، مربوط به دورهٔ ساسانی است، قدیمیترین نمونهٔ تار، دوران صفوی و قدیمیترین نقش سهتار، شاهنامهٔ بایسنقری از دورهٔ تیموری.
تاریخچه تنبور در ایرانِ پیش از اسلام
شواهدی مکتوب و تصویری از تنبور، متعلق به ایران باستان بهدست آمده که نشان میدهد این ساز نهتنها در این دورهها رایج بوده، بلکه در میان مردم و درباریان هم بسیار محبوب بوده است.
یکی از آثار بهجامانده از دورهٔ اشکانی، پیکرک نوازندهای است که پژوهشگران ساز قرار گرفته در دستان او را تنبور میدانند. این ساز دارای دستهای بلند، کاسهای مدور و دو سیم برای نواختن است که با توصیفات مکتوب ساز تنبور در دوران قبل از اسلام همخوانی دارد. این اثر ارزشمند، سندی تصویری از قدمت تنبور در ایران باستان بهشمار میرود.

متون کهن باقیمانده از این دورهها هم وجود تنبور را تأیید میکنند؛ از جمله کارنامهٔ اردشیر بابکان که بهروشنی به تنبورنوازی اردشیر در ستورگاه اشاره میکند؛ موضوعی که بیانگر توجه شاهان و قشر حاکم به این ساز بوده است. همچنین در کتب درخت آسوریک و بُندَهش، نام ساز تنبور بهطور مستقیم ذکر شده است که نشان از حضور پُررنگ آن در فرهنگ و آیینهای آن دوران دارد.
منابع تاریخی دورههای بعد هم، از جمله نوشتههای ابن خردادبه و علی بن حسین مسعودی – دو مورخ بزرگ اسلامی که دربارهٔ موسیقی ایران پیش از اسلام پژوهشهایی انجام داده بودند – ذکر کردهاند که تنبور ایرانی بهویژه در دوره ساسانی از محبوبترین سازها بوده و مردم آن را به سایر سازها ترجیح میدادهاند. این موضوع نشان میدهد که در این دوران، نواختن تنبور نهتنها در دربار، بلکه در میان مردم نیز گسترش داشته است.
تاریخچه تنبور در ایرانِ پس از اسلام

از همان آغاز دورهٔ اسلامی، تنبور ایران مانند بسیاری از سازهای دیگر، تحتتأثیر سیاستها و نگرشهای مذهبیِ زمان قرار گرفت. حمایتهای سیاسی و درباریای که تا پیشاز این وجود داشت، از بین رفت و سازهایی چون تنبور کمتر در محافل رسمی و مجامع عمومی دیده شدند. بااینحال، این ساز زخمهایِ بلندگردن در میان گروههایی همچون درویشان، صوفیان و پیروان دین یارسان به حیات خود ادامه داد؛ بهویژه در مناطق غربی ایران.
در این دوران اگرچه کاربرد تنبور بیشتر در موسیقی عرفانی و آیینی بود، اما همین خود عاملی برای حفظ و بازشناسی این ساز شد؛ چراکه ارتباطش با معنویت، آن را از صرفاً یک ابزار موسیقایی فراتر میبرد. به عبارت دیگر، اگر سازی نمیتوانست این ارتباط را ایجاد کند، از دایرهٔ توجه خارج میشد؛ بنابراین تنبور با یافتن وجهٔ مقدس توانست از این گذار عبور کند و زنده بماند.
یکی از نقاط عطف برجسته در این مسیر، ظهور و فعالیت محلی شاه خوشین (مبارکشاه) بود که در قرن پنجم هجری در زمان سلطهٔ سلجوقیان، یکی از رهبران محلی یارسان محسوب میشد. براساس روایتها، شاه خوشین در جهت احیای فرهنگ ایرانی توجه ویژهای به موسیقی و نوازندگی نشان میداد و سپاهیانش اغلب با ساز و آواز و بهویژه تنبور آشنا بودند. این حمایت محلی و مرتبط با فرهنگ قومی، زمینه را برای بازشناسی و گسترش بیشتر تنبور فراهم کرد.
علاوهبر اینها، در متون تاریخی و ادبی بهجا مانده از این دوران نیز اشارههایی به این ساز شده که نشان از ادامهٔ حیات و آشنا بودن گروهی از مردم با این ساز داشته است. از جملهٔ این شاعران و مورخین میتوان به فارابی، ابنسینا، صفیالدین اموری، فردوسی، مولوی، نظامی گنجوی، حافظ و بیدل دهلوی اشاره کرد.
بنابراین میتوان این بخش از تاریخچه تنبور را یکی از جالبتوجهترین دوران آن محسوب کرد؛ چراکه نشان میدهد این ساز چگونه باوجود فاصله گرفتن از موسیقی درباری و عمومی و سختگیریهای مذهبی، توانست با نوای روحانگیزش به موسیقی عرفانی و آیینی راه یابد و از چنگال فراموشی و انقراض نجات یابد.
تنبور در دوران معاصر

اگرچه امروزه نیز بیشترین رواج و محبوبیت تنبور در غرب و شمالغرب ایران و در میان مناطق کُردنشین دیده میشود، اما این ساز دیگر محدود به نواحی محلی نیست. بهلطف تلاش هنرمندان تنبورنوازی چون علیاکبر مرادی، کیخسرو پورناظری و سید خلیل عالینژاد، تنبور توانسته جایگاهی درخور در میان سازهای ایرانی بهدست آورد.
این نوازندگان با اجراهای صحنهای، ضبط آثار صوتی و آموزش شاگردان فراوان، باعث شدند تنبور از فضای آیینی و مقامی غرب ایران فراتر رود و بهعنوان سازی ملی و حتی جهانی شناخته شود.
امروزه تنبور نهتنها در مناطق کردنشین، بلکه در سراسر ایران تدریس میشود و در جشنوارهها، گروههای موسیقی سنتی، محلی و حتی تلفیقی حضور فعالی دارد. رشد آموزش آنلاین و انتشار آثار تصویری نیز به معرفی بیشتر این ساز کمک کرده است.
نسل جوان امروز به تنبور نهفقط بهعنوان سازی آیینی، بلکه بهعنوان ابزاری برای بیان احساسات و اندیشههای هنری خود مینگرد؛ سازی کهن اما زنده، که هنوز هم روایتگر روح موسیقی ایرانزمین است.
تحولات ساز تنبور

ساز تنبور در طول قرون متمادی تغییراتی را هم تجربه کرده است. براساس نوشتههای فارابی، در گذشته این ساز تنها یک یا دو سیم داشته است، اما امروز اغلب با سه سیم نواخته میشود. این تغییر باعث گسترش دامنهٔ صوتی و تنوع در اجرای نغمهها شده است.
در روزگار کهن، سیمهای تنبور را از ابریشم طبیعی میساختند، اما امروزه بیشتر از فولاد یا آلیاژهایی مانند مس و برنج استفاده میشود که صدایی شفافتر و ماندگارتر ایجاد می کنند.
کاسهٔ تنبور نیز در گذشته از چوب یکتکه تراشیده میشده است، اما در دوران جدید نوع ترکهای یا ترکترک هم رواج دارد.
از دیگر تغییرات چشمگیر میتوان به جنس دستانها هم اشاره کرد. در گذشته دستانها از رودهٔ حیواناتی مانند گوسفند ساخته میشد، اما امروزه اغلب از مواد مصنوعی مقاوم تولید میگردد.
این تحولات نشان میدهد که تنبور باوجود حفظ اصالت و روح کهن خود، همواره با پیشرفتهای فنی و نیازهای نوازندگان معاصر سازگار شده و در مسیر تکامل، گام برداشته است.
کلام آخر
مرور تاریخچه تنبور نشان میدهد که این ساز همواره بخشی از جریان مداوم موسیقی بوده است. در طول قرنها، تنبور ایرانی از تغییرات فرهنگی، مذهبی و هنری بسیاری گذشته اما اصالت خود را حفظ کرده و در حفظ و انتقال موسیقی و فرهنگ ایرانی همیشه تأثیرگذار بوده است.
صدای ساز تنبور هنوز هم حالوهوای کوهستان، آرامش درون و ایمان عمیق مردمان زاگرس را دارد. از مجالس درویشان گرفته تا اجراهای صحنهای هنرمندان معاصر، تنبور همچنان پلی است بین گذشته و حال و میان زمین و عالم معنا.
اگر شما هم شیفتهٔ این ساز کهن شدهاید و میخواهید از دنیای شنیدن به دنیای نواختن قدم بگذارید، فرصت را از دست ندهید. در آموزش تنبور خنیاگر، میتوانید زیر نظر استادی مجرب، یادگیری این ساز را از پایه آغاز کنید و خود را در مسیر نوازندگی یکی از اصیلترین سازهای ایرانی قرار دهید.
سؤالات متداول
تنبور قدیمیترین ساز زهیزخمهای ایرانی است که دستهای بلند و بدنهای کشیده و گلابیشکل دارد. این ساز اغلب با سه سیم نواخته میشود و در موسیقی عرفانی و مقامی کردی جایگاه ویژهای دارد.
براساس یافتههای باستانشناسی تمدن ایلام در شوش، تاریخ تنبور حداقل به حدود ۲۰۰۰ تا ۱۵۰۰ سال قبل از میلاد باز میگردد.
خیر، هرچند بیشترین طرفداران تنبور در میان مردمان این نواحی زندگی میکنند، اما امروزه این ساز در سراسر کشور تدریس میشود و در سبکهای مختلفی از موسیقی قابل استفاده است.
بله، در دورههای آموزش تنبور خنیاگر میتوانید بهصورت آنلاین و گامبهگام یادگیری این ساز کهن را شروع کنید.