موسیقی عرفانی شاخه‌ای از موسیقی است که هدف آن فراتر از سرگرمی یا بیان احساسات شخصی است. این نوع موسیقی، ریشه در تعالیم عرفانی دارد و اغلب برای ایجاد حالتی از تأمل، سلوک درونی و ارتباط با حقیقتی فراتر از دنیای مادی به‌کار می‌رود. 

در سنت‌های عرفانی ایران، موسیقی ابزاری برای تهذیب نفس و رسیدن به حالاتی از وجد و جذبه بوده است. بسیاری از مشایخ صوفیه باور داشتند که موسیقی می‌تواند قلب انسان را نرم کند و روح را برای دریافت الهامات معنوی آماده سازد. به همین دلیل، در خانقاه‌ها و محافل صوفیانه، برخی سازها، برای ایجاد نغمه‌هایی با بار معنوی و عرفانی جایگاه ویژه‌ای پیدا کردند. 

این سازها به دلیل سادگی در ساختار، لطافت در صدا و توانایی برانگیختن احساسات درونی به این مقام دست یافتند. هر کدام از این سازها به شیوه‌ای متفاوت، در شنونده حال و هوایی خاص ایجاد می‌کنند و او را به تأمل و سیروسلوک معنوی فرامی‌خوانند. در ادامه، به بررسی این سازهای عرفانی می‌پردازیم و نقش آن‌ها را در موسیقی عرفانی ایران با یکدیگر مرور می‌کنیم.

دف

بانویی در حال نواختن دف

دف، یکی از سازهای کوبه‌ای ایرانی است که در موسیقی عرفانی جایگاه ویژه‌ای دارد. این ساز با ساختار دایره‌ای و پوست کشیده شده بر آن، صدایی خاص و پرانرژی تولید می‌کند. در محافل صوفیانه، دف به‌ویژه در مراسم سماع و رقص‌های عرفانی به‌کار می‌رود و نقش مهمی در ایجاد حالت‌های وجد و شور عارفانه ایفا می‌کند. 

صدای گرم و عمیق و ضربات ملایم آن به شنونده کمک می‌کند تا از دنیای مادی فاصله بگیرید و به عمق بخش معنوی وجود خود دست یابد.

دف در دوران پیش از اسلام نیز در موسیقی ایرانی حضور داشته و در مراسم آیینی و مذهبی ایرانیانِ آن زمان هم به‌کار می‌رفته است. بعد از اسلام اما، با محدودیت های ایجاد شده در زمینه‌ی موسیقی و نوازندگی، ساز دف برای حدود ۱۳ قرن تنها توسط عارفان و در موسیقی عرفانی زنده نگه داشته شد. صوفیان، به ویژه آنهایی که در بخش کردستان ساکن بودند، در خانقاه‌ها و تکیه‌های خود این ساز خوش‌نوا را می‌نواختند و هم شعله‌ی این ساز و هم نور درونی خود را با عرفان، روشن نگه می‌داشتند.

لازم به ذکر است که در طی این دوران طولانی، دف آنچنان با ذکر و سماع آمیخته و همنشین شد، که ذکرها در هر مقامی، ریتم خاص خود را در دف پیدا کرد و به مرور مقام‌های دف با مقام‌های این اذکار شکل گرفت و تکوین شد.

نی

یک صوفی در حال نواختن نی

نی، محبوب‌ترین ساز بادی این سرزمین، در موسیقی عرفانی نقشی عمیق و معنوی ایفا می‌کند. این ساز با صدای خاص و سحرانگیزش، احساسات درونی انسان را به جریان می‌اندازد و به ویژه در محافل عرفانی برای ایجاد حالت‌های معنوی و آرامش عمیق به‌کار می رود. صدای نی، ملایم و دلنشین است و تاثیراتی قابل توجه بر مخاطب می‌گذارد. نوای نی، گوش شنونده را به سوی عمق وجودش هدایت می‌کند و زمینه‌ساز ارتباط با عالم معنا و روحانی می‌شود. 

در آثار مولانا، نی نمادی از فراق و جدایی از اصل الهی و جستجو برای بازگشت به آن است:

بشنو از نی چون حکایت می‌کند / از جدایی‌ها شکایت می‌کند

کز نیستان تا مرا ببریده‌اند / در نفیرم مرد و زن نالیده‌اند

سینه خواهم شرحه شرحه از فراق / تا بگویم شرح درد اشتیاق

هرکسی کو دور ماند از اصل خویش / بازجوید روزگار وصل خویش

صدای نی در اشعار مولانا، صدای درد از جدایی و در عین حال صدای جستجوی حقیقت است. این استفاده‌ی نمادین از نی در آثار مولانا، باعث شده تا این ساز در محافل عرفانی و صوفیانه نقشی ویژه و معنادار پیدا کند.

تنبور

همایون شجریان در حال خواندن اشعار مولانا و سهراب پورناظری در حال نواختن تنبور

تنبور یکی از سازهای زهی سنتی ایرانی است که در موسیقی عرفانی و صوفیانه موقعیتی ممتاز دارد. این ساز با صدای عمیق و طنین خاص خود، در ایجاد حال و هوای معنوی و عرفانی نقش مهمی ایفا می‌کند. تنبور توانایی ویژه‌ای در برانگیختن احساسات درونی و رساندن شنونده به حالاتی از وجد دارد و به همین دلیل، در موسیقی عرفانی به عنوان ابزاری برای ایجاد ارتباط معنوی و مراقبه‌ی عرفانی به‌کار می‌رود.

در آثار مولانا هم، گاهی تنبور به عنوان ابزاری برای ارتباط انسان با خداوند و تجربه‌های روحانی مطرح می‌شود:

تنبور چو تن تن برآرد به نوا / زنجیر در آن شود دل بی‌سر و پا

زیرا که نهان در زهش آواز کسی / می‌گوید او که جسته همراه بیا

  •  

چه غم دارم ز نیش عقرب ای ماه / چو غرق شهد چون زنبور باشم

خمش کردم ولیکن عشق خواهد / که پیش زخمه‌اش تنبور باشم

ساز تنبور در تاریخ موسیقی ایران قدمتی بسیار طولانی دارد و در دوران باستان در مراسم مذهبی و آیینی نیز به‌کار می‌رفته است. پس از ورود اسلام به ایران، این ساز همانند دف، بیشتر همنشین عرفا و دراویش در خانقاه‌ها می‌شود و نوای آن، برای ایجاد حالت‌های معنوی و عرفانی مورد استفاده قرار می‌گیرد. امروزه نیز این ساز بیشتر در مناطق غربی ایران مثل کرمانشاه و لرستان به عنوان یک ساز مقدس و عرفانی نواخته می‌شود.

سه‌تار

شخصی در حال نواختن سه‌تار

از دیگر سازهای زهی ایرانی که در موسیقی عرفانی به‌کار می‌رود، سه‌تار است. این ساز با صدای ظریف، نرم و محزون خود، حالتی تأمل‌برانگیز و آرامش‌بخش ایجاد می‌کند که متناسب با فضای عارفانه است. از دیرباز، سه‌تار به عنوان سازی برای خلوت، تفکر و سیروسلوک معنوی مورد استفاده‌ی عارفان و موسیقی‌دانان صاحب دل بوده است. 

توجه و اشتیاق عارفان به این ساز، تا جایی پیش رفته که حتی در روند تکامل سه‌تار و شکل‌گیری آن به صورت امروزی، تاثیرگذار بوده‌اند. در واقع سیم چهارم این ساز که به نام «مشتاق» معروف است، توسط درویشی به نام «مشتاق علی شاه» به آن اضافه شده و رنگ صوتی سه‌تار را غنی‌تر کرده است.

اغلب مسیقی‌دانان، سه‌تار را سازی درون‌گرا و بهترین همدم اوقات تنهایی می‌دانند؛ به همین دلیل، برخلاف تنبور و دف که اغلب در محافل صوفیان به‌کار برده می‌شوند، سه‌تار بیشتر در دوره‌های خلوت‌گزینی و تنهایی، عارف را همراهی می‌کند و نوای آن، روح او را به تأمل و سیر درونی فرامی‌خواند.

کنسرت موسیقی عرفانی

در طول تاریخ، موسیقی همواره یکی از ابزارهای مهم در بیان احساسات و ایجاد ارتباط با مفاهیم معنوی و عرفانی بوده است. در فرهنگ ایران، برخی سازها نقشی ویژه در آیین‌های صوفیانه و سنت‌های عرفانی داشته‌اند. نغمه‌های سوزناک نی، ضرباهنگ پرشور دف، نوای آرامش‌بخش سه‌تار و مقامات روح‌نواز تنبور، همگی واسطه‌هایی برای پیوند جان انسان با مفاهیم والای عرفان محسوب می‌شوند.

نغمه‌های این سازها، چه در خلوت شخصی و چه در محافل صوفیانه، نقشی مهم در برانگیختن احساسات درونی، ایجاد شور و وجد عارفانه و رسیدن به حالات جذبه و سیروسلوک معنوی دارند. امروزه نیز، این سازها همچنان الهام بخش علاقه‌مندان به موسیقی عرفانی‌اند و نقش خود را در انتقال مفاهیم معنوی و حفظ سنت‌های موسیقایی ایران به خوبی ایفا می‌کنند.

اگر شما هم از علاقمندان به یادگیری سازهای آرامش‌بخش و عرفانی هستید، می‌توانید از دوره‌های جامع و متنوع آموزش آنلاین موسیقی در سایت خنیاگر دیدن کنید و از بین آن‌ها ساز مناسبتان را انتخاب کنید.