اصطلاحات موسیقی را میتوان مولفههای تاثیرگذاری دانست که کمک میکنند ریشه و اصالت این هنر ارزنده را به درستی تفهیم کرد و اثری فاخر بر جای گذاشت. خوشبختانه حال سبکهای مختلف موسیقایی توانستند همچون تمامی سلایق و علایق را پوشش دهند به طوری که حال به عنوان یک سرگرمی و یک ابزار کارآمد جهت اشتراک فرهنگ و تاریخ نیز کاربرد دارند، بیجهت نیست که آن را زبان مشترک تمامی ملل مینامند.
لزوم شناخت اصطلاحات موسیقی
نواختن موسیقی تاثیرگذار بدون داشتن تجربه و دانش ممکن نیست، حتی اگر عشق و علاقه بسیاری نیز وجود داشته باشد، می بایست نکات و مفاهیم آموزشی را به درستی آموخت.
اصطلاحات موسیقی در واقع نقشه راهی اصولی را ترسیم میکنند تا آموزش و نواختن بدون ابهام صورت گیرد و بتوان به سطح مهارت حرفهای نیز امیدوار شد.
در ادامه با چند پرسش درباره برخی از اصطلاحات پر کاربرد در موسیقی پیش میرویم.
پرده
در موسیقی، پرده واحد اندازهگیری فواصل صوتی است. یک پرده معادل فاصله بین دو نت هم نام در یک گام موسیقی است. در موسیقی غربی، پردهها به دو دسته تقسیم میشوند: نیم پرده و پرده کامل.
این واحد سنجش فاصله در واقع شامل دو نیم پرده است که معمولاً از این طریق، میتوان فاصله یک کلید از دیگری با کلید سیاه یا سفید در امتداد را متوجه شد.
نیم پرده
نیم پرده همان طور که از اسمش مشخص است نیمی از یک پرده بوده که بیانگر فواصل میان کلیدهای نزدیک پیانو فارغ از رنگ و جهت گیری است که در سبک موسیقی کلاسیک کمترین فاصله را نیز دارد.
در موسیقی، نیمپرده فاصله بین دو نت هم نام در یک گام کروماتیک است. نیمپرده کوچکترین فاصلهای است که در موسیقی کلاسیک استفاده میشود. در اعتدال مساوی که روش رایج کوککردن سازها در دوران معاصر است.
سر کلید
سرکلید در موسیقی مجموعهای از نمادهای موسیقی است که با علامت دیز (♯)، بمل (♭) و بکار (♮) شناخته میشوند. این علایم پس از کلید و روی پنج خط حامل یا بین آنها قرار گرفته و نشانگرِ تغییر نت در همهٔ زیروبمی نتها است.
این اصطلاح، اشاره به گام های بلندتر و کوتاهتر در آغاز هر خط موسیقی دارد تا شناخت کافی به دست آید، بیجهت نیست که اهالی موسیقی معتقدند نوعی کلید موسیقی را معرفی میکند.
کلید باس یا کلید فا
نامگذاری کلید باس بیارتباط با وجود حلقه بالا و نقطه روی خط حاملها نیست. البته باید بدانید که در خطوط حامل موسیقی، میتوان شاهد ۵ خط و ۴ فضا برای سه گانه و کلید باس بود.
کلید فا یکی از سه کلید اصلی در موسیقی است. این کلید با یک علامت بمل روی خط چهارم حامل مشخص میشود. کلید فا برای سازهایی که صداهای پایینی دارند، مانند ویولنسل، کنترباس، یوفونیوم، باسون، ترومبون و پیانو استفاده میشود.
کلید فا برای گام فا ماژور و گام فا مینور استفاده میشود. گام فا ماژور یک گام ماژور با صدای ملایم و آرامشبخش است. گام فا مینور یک گام مینور با صدای غمانگیز و غمگین است.
برای آشنایی با کلید فا (کلید باس) باید به دو نقطه توجه داشت که میتوان شاهد قرارگیری آنها در زیر و بالای خط فا بود. نوازندگان پیانو برای دستیابی درست به خط می بایست وضعیت خاصی بگیرد به طوری که انگشتان دست چپ از شماره ۱ تا ۵ به ترتیب بر روی c میانی (دو)، b، a، g و f باشند.
گام
لذت از موسیقی مرتبط با مولفه های بسیاری است از جمله میتوان گام را اشاره کرد که شامل توالی پرده و نیم پرده ها بوده که به شکل اصول الفبایی چینش یافتند از جمله میتوان تمام پرده، تمام پرده، نیم پرده، تمام پرده، تمام پرده، تمام پرده، نیم پرده را نام برد بیجهت نیست که هنرمندان پر آوازه پیانو، میتوانند مطابق با این الگو مهارت حرفهای خویش را به نمایش بگذارند.
ماژور و مینور
از مهمترین وجوه متمایزکننده آکورد مینور و ماژور میتوان به درجه سوم اشاره کرد. برای تفهیم بهتر بد نیست بدانید آکورد اصلی شامل پایه یا تونیک+ درجه سوم+ درجه پنجم آکورد اصلی است است. کیفیت متغیر احساسی قطعات آهنگ پرده درجه سوم آکورد ماژور و مینور است به طوری که برای بیان عواطف غم، درجه سوم آکورد مینور مورد استقبال قرار میگیرد اما آهنگهای شاد با کمک درجه سوم آکورد ماژور نواخته میشوند.
مونو تن
این اصطلاح بیانگر تکرار صدای واحد است.
در موسیقی، مونو تن به معنای استفاده از یک نت واحد در یک زمان است. این تکنیک در موسیقی کلاسیک، موسیقی شرقی و موسیقی عامهپسند استفاده میشود.
مونو تن میتواند برای ایجاد احساسات مختلف در موسیقی استفاده شود. به عنوان مثال، مونو تن میتواند برای ایجاد احساس آرامش، غم، یا تمرکز استفاده شود.
در موسیقی کلاسیک، مونو تن اغلب برای ایجاد احساس وحدت و هماهنگی استفاده میشود. به عنوان مثال، در قطعات موسیقی مذهبی، مونو تن اغلب برای ایجاد احساس روحانیت استفاده میشود.
در موسیقی شرقی، مونو تن یک تکنیک رایج است. به عنوان مثال، در موسیقی هندی، مونو تن اغلب برای ایجاد احساسات عمیق و عرفانی استفاده میشود.
در موسیقی عامهپسند، مونو تن اغلب برای ایجاد احساس آرامش و تمرکز استفاده میشود. به عنوان مثال، در موسیقی معاصر، مونو تن اغلب در موسیقی آرامشبخش یا موسیقی مراقبه استفاده میشود.
تمبر
موسیقی دوستان از تمبر برای شناخت رنگ و تن ساز بهره می گیرند، علاوه بر آن که بیانگر صدا یا محدوده صداها نیز هست.
در موسیقی، تمبر به کیفیت صدایی که از یک ساز موسیقی مخصوصی به وجود میآید، اشاره دارد. به عبارت سادهتر، کیفیت احساس شنوایی تولیدشده توسط تُن یک موج صوتی.
تمبر به شکل «موج صوتی» بستگی دارد. که با تاثیر گرفتن از تعداد زیادی از امواج فرعی (overtones)، دارای تنوع میشود. فرکانس و شدت این امواج در تعیین رنگ صدا تاثیر گذار است.
تمبر یکی از عناصر اصلی موسیقی است که برای ایجاد تنوع و تضاد در موسیقی استفاده میشود. به عنوان مثال، صدای ویولن صدایی درخشان و ظریف دارد، در حالی که صدای ترومپت صدایی گرم و پرطنین دارد. این تفاوت در تمبر باعث میشود که این دو ساز در کنار یکدیگر صدایی هماهنگ و زیبا تولید کنند.
تمبر همچنین میتواند برای ایجاد احساسات مختلف در موسیقی استفاده شود. به عنوان مثال، صدای یک فلوت معمولاً برای ایجاد احساس آرامش و آسایش استفاده میشود، در حالی که صدای یک ترومپت معمولاً برای ایجاد احساس هیجان و هیجان استفاده میشود.
آهنگسازان از تمبر برای ایجاد تنوع و زیبایی در موسیقی خود استفاده میکنند. آنها ممکن است از سازهای مختلف با تمبرهای مختلف برای ایجاد یک قطعه موسیقی استفاده کنند. یا ممکن است از یک ساز با تمبرهای مختلف برای ایجاد تنوع در یک قطعه موسیقی استفاده کنند.
تمبر یک ابزار قدرتمند است که میتواند برای ایجاد اثرات مختلف در موسیقی استفاده شود.
کریشندو
علاقه مندان به موسیقی روند تدریجی بلندی صدا را با اصطلاح کریشندو میشناسند.
در موسیقی، کرشندو (Crescendo) به معنای قوی شدن یا قوی کردن تدریجی صدا است. این اصطلاح از زبان ایتالیایی گرفته شده و به معنای “رشد کردن” است.
کرشندو میتواند برای ایجاد احساسات مختلفی در موسیقی استفاده شود. به عنوان مثال، کرشندو میتواند برای ایجاد احساس هیجان، تنش، یا شور استفاده شود.
کرشندو در موسیقی کلاسیک، موسیقی عامهپسند، و موسیقی فولکلور استفاده میشود.
دیکرشندو
در واقع اشارهای به واژه دیکرشندو (decrescendo) یا دیمینیواندو (diminuendo) دارد. به معنای به تدریج از بلندی صدا بکاهید.
در موسیقی، دکرشندو (Decrescendo) به معنای ضعیف شدن یا ضعیف کردن تدریجی صدا است. این اصطلاح از زبان ایتالیایی گرفته شده و به معنای “کاهش یافتن” است.
دیکرشندو میتواند برای ایجاد احساسات مختلفی در موسیقی استفاده شود. به عنوان مثال، دکرشندو میتواند برای ایجاد احساس آرامش، غم، یا سکوتی دراماتیک استفاده شود.
داون بیت
در اصطلاحات موسیقی داون بیت، اشاره به ضربه با شدیدترین تاکید در ابتدای میزان دارد.
داون بیت (Downbeat) به ضرب اول هر میزان گفته میشود. این ضرب معمولاً با تاکید بیشتری اجرا میشود و شروع میزان را مشخص میکند.
داون بیت در موسیقی نقش مهمی دارد. این ضرب به نوازندگان و خوانندگان کمک میکند تا زمان قطعه را احساس کنند و با یکدیگر هماهنگ باشند. همچنین داون بیت میتواند برای ایجاد احساسات مختلفی در موسیقی استفاده شود. به عنوان مثال، داون بیت میتواند برای ایجاد احساس هیجان، شور، یا تنش استفاده شود.
دینامیک
این اصطلاح را میتوان همچون نقشه راهی اصولی دانست تا از این طریق به درجات میزان بلندی یا آهستگی صدای موسیقی پی برد که در ادامه از چپ به راست به شکل pp، p، mp،mf، f، ff هستند.
مادیریتو
برای درک بهتر سرعت در قطعات موسیقی، هنرمندان پرآوازه واژه مادیریتو را برگزیدند که در واقع اشاره به ریتمی متعادل دارد. مادریتو اشاره به ضربه ملایم در موسیقی دارد.
سوپرانو
سوپرانو اشاره به بم ترین صدای زنانه دارد.
دامنه صدای سوپرانو معمولاً از دو وسط پیانو (C4) تا دو بالای اکتاو ششم (C6) است.
سوپرانوها در موسیقی کلاسیک، موسیقی عامهپسند، و موسیقی مذهبی استفاده میشوند. آنها اغلب در اپرا، ارکستر، و گروه کر حضور دارند.
سوپرانوها بر اساس رنگ صدا و تواناییهای فنی به انواع مختلفی تقسیم میشوند.
آندانت
برای درک سرعت اجرای قطعه موسیقی یا نواختن آن، اصطلاح آندانت، استفاده می کنند که سرعت آن نسبتا متعادل است، در واقع در حد واسط بین “آداجیو” و “مادریتو” است.
استاکاتو
آندانت (Andante) به معنای “به سرعت قدم زدن” است. این اصطلاح از زبان ایتالیایی گرفته شده و به عنوان یک علامت تمپو در موسیقی استفاده میشود.
آندانت به طور کلی به یک سرعت متوسط اشاره دارد که کمی کندتر از آلگرو (Allegro) و کمی سریعتر از آداجیو (Adagio) است. سرعت آندانت معمولاً بین 76 تا 108 ضربه در دقیقه است.
وضعیتی که در آن نتها به شکل منقطع و بریده باشند به صورت اصطلاح استاکاتو بیان میشود.
پیتزیکاتو
پیتزیکاتو، در واقع اشاره به هنرنمایی از طریق انگشتان دست در سازهایی همچون ویولون، ویولا، ویولونسل و … دارد که به هنرمندانه ترین شکل ممکن صورت گیرد که نتیجه آن را می توان به شکل اصواتی منقطع و کوتاه شاهد بود.
از پیشگامان ارزنده ویولون نواز که برای اجرای قطعات، سیمهای ساز را با دست چپ دچار ارتعاش می کردند و آرشه نوازی نیز به کمک دست راست صورت می گرفت، می توان پاگانینی را نام برد. برای درک بهتر از صدای پیتزیکاتو پیشنهاد میشود بخش سوم سمفونی چایکوویسکی، شماره ۴، با عنوان « اِسکِتزو»بهترین گزینه است: پیتزیکاتو آستیناتو را گوش دهید تا عملکرد آوایی را بهتر متوجه شوید.
ریف
ریف، اشاره به وضعیتی خاص در سبک موسیقی پاپ مدرن دارد به طوری که تکرار یا اجتناب از موتیف را میتوان درک کرد.
در موسیقی، ریف (Riff) به یک الگو یا ملودی کوتاه گفته میشود که اغلب توسط سازهای بخش ریتم نواخته میشود و اساس یا همراهی موسیقی یک آهنگ را تشکیل میدهد. ریفها معمولاً کوتاه و تکرارشونده هستند و میتوانند به یاد ماندنی و گیرا باشند.
ریفها در موسیقی راک، هویمتال، فانک، و جاز بسیار رایج هستند. آنها اغلب برای ایجاد احساس هیجان، انرژی، یا شور استفاده میشوند.
سکانس
سکانس در واقع به آموزش بدون ابهام برای تفهیم سریع انتقال و تکرار متوالی قطعه در گامهای متنوع اشاره دارد.
سکانس (Sequence) به تکرار یک موتیف، یک ملودی بلند یا فیگور هارمونیک است در گام که با عبور به بالاتر یا پایینتر از ارتفاع صدا شکل میگیرد. سکانس، یکی از رایجترین روشهای گسترش ملودی در قرن هجدهم و نوزدهم میلادی بود که موسیقی دوره باروک، کلاسیک و رمانتیک را در بر میگرفت.
سکانس میتواند به صورت صعودی یا نزولی باشد. در سکانس صعودی، موتیف یا ملودی از یک صدای پایین شروع میشود و به سمت یک صدای بالاتر حرکت میکند. در سکانس نزولی، موتیف یا ملودی از یک صدای بالا شروع میشود و به سمت یک صدای پایین حرکت میکند.
سکانس میتواند به صورت ساده یا پیچیده باشد. سکانس ساده معمولاً از یک موتیف یا ملودی کوتاه استفاده میکند که به صورت یکنواخت تکرار میشود. سکانس پیچیده معمولاً از یک موتیف یا ملودی طولانیتر استفاده میکند که با تغییراتی تکرار میشود.
سکانس میتواند برای ایجاد احساسات مختلفی در موسیقی استفاده شود. به عنوان مثال، سکانس میتواند برای ایجاد احساس هیجان، تنش، یا شور استفاده شود.
آگمنت
آگمنت (Augmented) به یک آکورد گفته میشود که پنجم آن یک پرده و نیم بالاتر از نت پایه قرار دارد. به عنوان مثال، آکورد C افزوده دارای نتهای C، E، و G# است.
آکوردهای افزوده معمولاً دارای صدایی ناپایدار و تحریککننده هستند. آنها اغلب برای ایجاد احساس تنش، هیجان، یا شور استفاده میشوند.
آگمنت به مفهوم بزرگتر کردن و بهبود اندازه است.
سخن آخر
فراگیری اصطلاحات موسیقی کمک میکند مبتدیان نیز بتوانند ایده های موسیقیایی خویش را به تصویر بکشند و هنرنمایی خیره کننده ای داشته باشند. مطمئناً آهنگسازی که اصطلاحات تفسیری و بیانی را نداند نه تنها موفقیتی کسب نخواهد کرد، مطمئناً سرخورده و ملول نیز دنیای بی انتهای هنر را رها خواهد کرد.
هنرجویان مبتدی شاید در ابتدای مسیر قادر به درک راز و رمز این هنر ارزنده نباشند اما تسهیل و اصلاح با آموختن ممکن می شود به طوری که یادگیری اصطلاحات میتواند بازدهی آموزشی را چندین برابر کند و تا فرد همچون اساتید چیرهدست آوایی دل انگیز خلق کند.
یادگیری تئوری موسیقی را از همین الان آغاز کن و به زودی از تاثیر آن بر روی دانش و نوازندگیات لذت ببر.