عود یا بربط از قدیمی‌ترین سازهای زهی در جهان است که تاثیر عمیقی بر موسیقی مناطق مختلف داشته است. تاریخچه‌ی عود نشان می‌دهد که این ساز از ایران باستان سرچشمه گرفته و سپس به موسیقی عربی، عثمانی و حتی اروپا راه یافته است. این نفوذ به قدری بوده که حتی تعدادی از سازهای زهی غربی مثل ساز لوت و گیتار با الهام از این ساز شکل گرفتند. 

در ایران این ساز، چه در دوران پیش از اسلام و چه در دوره‌های اسلامی مورد توجه بوده و جایگاهی ویژه در موسیقی ایرانی داشته است. امروزه نیز هرچند نقش عود در موسیقی معاصر ایران به شدت و قوت گذشته نیست، اما همچنان حضور دارد و در سبک‌های مختلف موسیقی سنتی و تلفیقی به کار می‌رود. در این مقاله به بررسی خاستگاه این ساز، نقش آن در فرهنگ‌های گوناگون و جایگاه آن در تاریخ موسیقی ایران خواهیم پرداخت.

ویژگی‌های ساز عود

عکسی از یک ساز عود

عود، سازی زهی-مضرابی است با بدنه‌ای گلابی‌شکل، دسته‌ای کوتاه و کاسه‌ای بزرگ و توخالی. این ساز معمولاً ۵ یا ۶ جفت سیم دارد که با مضراب نواخته می‌شوند. خرکِ کوتاه عود باعث شده است که سیم‌ها کشش کمتری داشته باشند و صدایی نرم و گرم تولید کنند. 

عود برخلاف دیگر سازهای زهی-مضرابی ایرانی، پرده ندارد و تشخیص محل دقیق نت‌ها بر عهده‌ی نوازنده است. با این وجود، دسته‌ی بدون پرده‌ی  آن، امکان اجرای فواصل ریزپرده‌ای (ربع پرده‌ها) را برای موسیقی‌نواز فراهم می‌کند و گستره‌ی وسیع‌تری از نت‌ها را در اختیار او قرار می‌دهد.

در کل، این ساز محدوده‌ی صوتی گسترده‌ای دارد و صدای آن عمیق، گرم و تا حدودی محزون توصیف می‌شود.

خاستگاه عود و نخستین شواهد تاریخی

همان گونه که در بالا اشاره شد، عود یکی از قدیمی سازهای زهی جهان است که ریشه‌های آن به دوران باستان باز‌می‌گردد. قدیمی‌ترین اثری که ادعا شده بر آن نمونه‌ی ابتدایی ساز عود نقش گردیده، مُهری از بین‌النهرین باستان است که در آن شخصی در حال نواختن سازی زهی دیده می‌شود. موزه‌ی بریتانیا که نگهدارنده‌ی این اثر می‌باشد، علاقه‌مند است آن را قدیمی‌ترین اثر تاریخی از ساز عود به حساب آورد، در حالی که به جز دسته‌ی بلند ساز (!) باقی قسمت‌ها چندان واضح نیست و به نظر نمی‌رسد که ساز مذکور عود باشد. این در حالی است که نقوش و نگاره‌های به دست آمده از دوران ساسانیان در ایران، تصویر واضح و روشنی از نمونه‌های قدیمی ساز عود به دست می‌دهند. در تصویر زیر، سمت چپ، نقش مهر بین‌النهرینی و در سمت راست و مرکز نقش عودنوازان ساسانی بر روی ظروف فلزی را مشاهده می‌کنید. (به نقل از Early Music)

نقشی از یک مهر بین‌النهرینی با یک نوازنده‌ی ساز بر روی آن و دو نگاره‌ی ساسانی با نوازندگان عود بر آن‌ها

بنابراین آنچه که مسلم به نظر می‌رسد آن است که این ساز حداقل از دوره‌ی ساسانی در ایران وجود داشته است و شواهد مربوط به قبل از آن، سست و بیشتر بر پایه‌ی حدس و گمان است.

عود در ایران باستان

عود که در ایران باستان با نام بربط شناخته می‌شد، یکی از سازهای مهم دوران ساسانیان بود. پادشاهان این دوره، به ویژه خسروپرویز، علاقه‌ی بسیاری به موسیقی داشتند و نوازندگان برجسته‌ای را در دربار خود گرد آورده بودند. یکی از معروف‌ترین موسیقی‌دانان این دوره باربد بود. او مقام‌های موسیقی ویژه‌ای را برای نواختن بربط ابداع کرد که برخی از آن‌ها بعدها در موسیقی سنتی ایران هم ماندگار شد. عده‌ای عقیده دارند که نام ساز بربط از روی نام این موسیقی‌دان برجسته انتخاب شده است و به افتخار «باربد» این ساز «بربط» نام گرفته است. از دیگر بربط‌نوازان مشهور این دوره نکیسا، رامتین و بامشاد بودند که همه‌ی آن‌ها از موسیقی‌دانان زبردست این دوره محسوب می‌شدند. 

نقش بربط در موسیقی ساسانی، فراتر از یک ساز معمولی بود. این ساز نه‌تنها درباریان و بزرگان را مجذوب خود کرده بود، بلکه در محافل عمومی نیز به کار می‌رفت و به یکی از مهم‌ترین سازهای ایرانی تبدیل شده بود. پس از سقوط ساسانیان و ورود اسلام، این ساز به فرهنگ موسیقی عربی راه یافت و نام آن از «بربط» به «عود» به معنی چوب تغییر کرد.

عود در ایران پس از اسلام

یکی نقاشی‌های دیواری چهلستون که در آن عودنوازی در کنار دیگر نوازندگان دیده می‌شود

پس از ورود اسلام به ایران، با وجود محدودیت‌های دینی در زمینه‌ی موسیقی، ساز بربط که حالا با نام عود شناخته می‌شد، همچنان در دربار حاکمان و خلفا و محافل هنری خصوصی نواخته می‌شد. در سده‌های نخستین اسلامی، خلفای اموی و عباسی که برخلاف ماهیت مذهبی خلافت، به موسیقی و بزم تمایل زیادی داشتند، تعدادی از موسیقی‌دانان برجسته‌ی زمانه‌ی خود را در دربار گرد آورده بودند. این موسیقی‌دانان سازهای مختلفی از جمله عود می‌نواختند. به عنوان مثال ابراهیم موصلی، پسرش اسحاق موصلی و شاگرد آن‌ها زریاب از برجسته‌ترین موسیقی‌دانان و عودنوازان ایرانی تبار، در دربار خلفای عباسی بودند.

در دوران سامانیان و صفاریان، که از نخستین حکومت‌های ایرانی پس از اسلام بودند، موسیقی ایرانی بار دیگر رونق یافت و عود به عنوان یکی از سازهای اصلی مورد استفاده‌ی موسیقی‌دانان قرار گرفت. این روند در دوره‌های بعدی نیز ادامه یافت، اما به تدریج با شکل‌گیری مکتب موسیقی دستگاهی ایرانی از دوران قاجاریه، سازهایی مانند تار و سه‌تار جایگاه مهم‌تری پیدا کردند و عود از موسیقی رسمی ایران کنار رفت. این در حالی بود که عود در موسیقی عربی و ترکی جایگاه خود را حفظ کرد و همچنان یکی از سازهای اصلی در آن سرزمین‌ها باقی ماند.

نادیده گرفتن عود در موسیقی ایرانی تا دوران پهلوی دوم ادامه داشت. در این دوره، در دهه‌ی ۱۳۴۰ شمسی، با تاسیس هنرستان عالی موسیقی و تاکید بر احیای موسیقی سنتی، اقداماتی برای بازگرداندن سازهایی که از موسیقی ایران حذف شده بودند، از جمله عود، صورت گرفت. اساتیدی چون اکبر محسنی، یوسف کاموسی و به ویژه منصور نریمان با مطالعه‌ی نواختن عود در موسیقی عربی و ترکی، شیوه‌های صحیح نوازندگی این ساز را فرا گرفتند و عود را مجدد در موسیقی ایرانی احیا کردند.

در حال حاضر، عود در موسیقی ایرانی در برخی سبک‌ها، مانند موسیقی تلفیقی و برخی اجراهای سنتی، نقش مهمی ایفا می‌کند. این ساز با توجه به ویژگی‌های خاص خود، در آثار معاصر و همکاری‌های بین‌المللی حضور دارد و در کنار سایر سازهای ایرانی، به ویژه در پروژه‌های نوآورانه نواخته می‌شود.

عود در فرهنگ‌های دیگر و تاثیر آن بر شکل‌گیری سازهای مختلف

این ساز از ایران به دنیای عرب، مناطق شمال آفریقا و مصر، ترکیه و بخش‌هایی از اروپا راه یافت و در هر فرهنگ به شیوه‌ای خاص، جایگاه خود را پیدا کرد.

با تسخیر ایران توسط اعراب مسلمان، آن‌ها با بسیاری از جلوه‌های فرهنگی و هنری ایران آشنا شدند و آن‌ها را با فرهنگ خود ادغام کردند. یکی از این موارد، ساز بربط بود که نوای عمیق و گرم آن به دل اعراب نشست و با نام «عود» جذب موسیقی عرب شد. عود، به ویژه در دوران خلافت عباسیان و با هنرمندی موسیقی‌دانان ایرانی تباری چون ابراهیم و اسحاق موصلی و ابوالحسن علی بن نافع زریاب در فرهنگ‌های عربی و اسلامی جا افتاد و رونق گرفت. 

مردمان سرزمین مصر نیز در کنار دیگر ممالک اسلامی، به واسطه‌ی رفت‌و‌آمد موسیقی‌دانان مختلف به قاهره، با ساز عود آشنا شدند. این آشنایی تا جایی پیش رفت که عود تبدیل به یکی از سازهای اصلی در موسیقی درباری و محافل هنری مصر شد.

آشنایی اروپاییان با ساز عود نیز از طریق مسلمانان صورت گرفت. در زمان حکومت عبدالرحمن در اندلس (اسپانیا) از موسیقی‌دان برجسته، زریاب دعوت گرید که به دربار او برود. زریاب که عودنوازی خبره بود، این ساز را در این سرزمین گسترش داد و بعدها با ترکیب عود و تار، گیتار را ابداع نمود. 

از طریق اسپانیا، عود به دیگر سرزمین‌های اروپایی هم راه پیدا کرد و الهام بخش شکل‌گیری ساز دیگری به نام «لوت» گردید. ساز لوت در قرون وسطی و دوران رنسانس، سازی مهم برای اروپاییان محسوب می‌شد و حتی در موسیقی باروک هم بسیار رایج بود.

نقاشی‌ای از دوران رنسانس که چند نوازنده‌ی ساز را نشان می‌دهد. یکی از آن‌ها مشغول نواختن ساز لوت است.

در ترکیه و امپراتوری عثمانی نیز عود در کنار برخی دیگر از سازهای ایرانی مانند نی و تنبور رایج شده بود. علت آن گذشته از تاثیرات موسیقی عربی و اسلامی، ارتباطات فرهنگی و تجاری با ایران و تبادل هنری و موسیقایی میان این دو سرزمین بود.

در نتیجه، عود نه‌تنها در ایران، بلکه در سراسر دنیای اسلام و حتی فراتر از آن، تبدیل به سازی مهم و تاثیرگذار در دنیای موسیقی شد و در شکل‌گیری و تکامل سازهای مختلف و فرهنگ‌های موسیقایی گوناگون تاثیری به سزا گذاشت. 

یادمان باشد که اگر این ساز از ایران خارج نمی‌شد و به فرهنگ‌های موسیقایی دیگر سرزمین‌ها راه نمی‌یافت، پس از دوران فراموشی و کنار گذاشتن عود از موسیقی ایرانی، احیا و بازگشت آن دشوار و شاید غیرممکن می‌شد. بنابراین علاقه‌ی دشمنان ساسانیان به بربط و جذب آن به موسیقی عربی، در نهایت به نفع عود ایرانی و موسیقی این سرزمین تمام شد.

شخصی در حال نواختن عود

عود، این ساز گرم و دلنشین، مسیر طولانی‌ای را از ایران باستان تا موسیقی امروز پیموده است. تغییرات و فراز و نشیب‌های بسیاری رخ داده است تا عود به جایگاه امروزش در موسیقی ایرانی برسد. امروزه نوازندگان و علاقه‌مندان بسیاری در تلاش‌اند تا عود را بیش از پیش در موسیقی ایران زنده نگه دارند و آن را به جایگاه بالاتری برسانند. اگر شما نیز شیفته‌ی این ساز خوش‌آوا و اصیل هستید و می‌خواهید سهمی در حفظ آن برای موسیقی ایرانی داشته باشید، می‌توانید یادگیری آن را با دوره‌ی جامع آموزش آنلاین عود، در سایت خنیاگر آغاز کنید.