عصمت باقرپور بابلی با نام هنری دلکش بانوی فرهیخته ای بودند که اندوخته ای از آثار جذاب و شنیدنی در عرصه موسیقی سنتی، فولکور و پاپ ایرانی برجای گذاشتند. ایشان متولد شهر زیبا و نخبه پرور بابل هستند که زادروز تولد نیز ۳ اسفند ۱۳۰۳ یاد شده است. با مرور کارنامه هنری ایشان می توان شاهد اعجاز بی مثال حنجره طلایی و استعداد ذاتی بود که تصویرگر علاقه وافر به ریشه و اصالت موسیقی ایرانی و مازندرانی نیز هست. با ما در این مطلب همراه باشید تا جزئیات بهتری از فراز و نشیب زندگی ایشان را درک کنید.
دلکش کیست
بانو دلکش از خوانندگان مطرح کشور هستند که در حافظه تاریخی مردمان موسیقی دوست ایرانی، توانسته اند به زیبایی تمام و کمال، مسئولیت هنری را به پایان برسانند.
ایشان علاوه بر اجرای قطعاتی به زبان فارسی، آثاری به زبان مازندرانی نیز به تصویر کشیده اند که بیانگر دانش، تجربه و مهارت ارزنده ایشان است بی جهت نیست که توانسته اند علاقمندان بسیاری با سلایق مختلف را راضی نگه دارند.
با ورق زدن زندگی شخصی ایشان می توان شاهد دو پیوند زناشویی بود که ازدواج نخست با شاپور یاسمین به شکست منتهی شد اما ماحصل پیوند زناشویی دوم با داریوش فزونمایه پسری به نام سهیل است.
کودکی دلکش
دلکش با تسلط بی نظیر بر زیر و بم آواز توانستند قله موسیقی را نیز فتح کنند. شاید کمتر کسی فکرش را می کرد این بانوی فرهیخته که زاده شهر بابل و محل یک چاله زمین است به چنین توفیقی دست یابد که همواره به عنوان موسیقیدانی چیرهدست و ماهر یاد شود.
اگر از هم بازیهای دوران کودکی ایشان، خاطرات مشترک را بپرسید حتماً اشارهای به آواز خوانی های بی دلیلی که در گردهمایی های بچه های محل داشتند و شور و نوای بسیاری را بر میانگیخت، خواهند داشت.
اگرچه ایشان تا مدتها، آشنایی چندانی با فضای مدرسه نداشتند و مرگ پدر نیز خاطره تلخی را در ذهنشان در سن ۱۲سالگی ثبت کرد. اما این چنین محدودیتهایی نیز نتوانست مانع رمزگشایی از استعداد و نبوغ ذاتی ایشان شود.
حضور در خانوادهای پرجمعیت که شش دختر و سه پسر نیز در آن زیست می کردند بی نظمی و آشفتگی بسیاری به همراه می آورد به همین دلیل به توصیه مادر، همنشین یکی از خواهران متاهل و ساکن تهران شد که نقطه عطفی در زندگی عصمت رقم زد، شروع آن قدم برداشتن برای آموزش سواد عنوان می شود.
مولود خواهر ایشان به عنوان یکی از مشاوران و افراد تاثیر گذار در رشد استعداد هنری محسوب میشدند. در نخستین روزهای دوران تحصیل علی رغم علاقه و تلاش برای آموزش علم اما چندان از سوی همکلاسی ها مورد پذیرش قرار نگرفت. خوشبختانه روحیه استوار و جسور ایشان با چنین سنگ اندازی هایی که اغلب با رفتار تمسخر آمیز همراه بود نیز متزلزل نشد به طوری که برای پیشرفت روزافزون، کلاس های موسیقی که در مقطع پنجم و ششم دبستان آن زمان تدریس میشد را به شدت و با علاقه دنبال می کردند.
تاثیر معلمیِ آقای ظهیرالدینی
آقای ظهیرالدینی که سابقه نوازندگی را نیز به دوش می کشیدند و معلم عصمت نیز محسوب می شدند، نقشی تاثیرگذار در کشف صدای رسا و دل انگیز ایشان بازی کردند که مقدمهای برای حضور در رادیو نیز شد.
زمانی می توانید تغییر و دگرگونی شگرف زندگی بانو دلکش در این مقطع سنی را درک کنید که بدانید هیئت رئیسه اداره، آقایان روح الله خالقی، علی نقی وزیری و حشمت سنجری بودند.
این همکاری جدید، شروع روزهای خوش و طلایی برای ایشان محسوب می شد که پس از تایید روح الله خالقی و صدای اعجاب انگیز بانو دلکش، آموزش الفبای آواز خوانی توسط استاد عبدالعلی وزیری، برادر علینقی وزیری آغاز شد.
عشق، علاقه و روحیه سرسخت بانو دلکش کلید موفقیت برای پیمودن گامهای آموزشی بعدی بود و شدائد و سختی ها را به راحتی پشت سر می گذاشتند و توانستند در دوره شش ماهه تسلط بی مثالی بر دستگاه سه گاه و گوشه های درآمد، زابل مویه، مخالف و غیره را نیز کسب کنند به طوری که در پایان ۲،۳ سال مهارت ارزندهای در آواز خوانی و شناخت دستگاه های مختلف نیز داشته باشند.
جوانی دلکش
بانو دلکش توانستند با اجرای قطعات فاخر دیگران را مات هنر وجودی و سرمست از حنجره طلایی خویش کنند و آواهای ماندگاری در عرصه موسیقی ایران زمین برجای بگذارند.
حضور در محضر عبدالعلی وزیری، به بانو دلکش کمک کرد، چالشهای مختلف را پشت سر گذاشته و بتواند ذوق و توانمندی خویش را در رادیو برای عموم مردم، به نمایش بگذارد.
خلاقیت و نبوغ ایشان، جایگاه ارزنده و بی تکراری را فراهم کرد به طوری که توانستند در کنار دیگر بانوان فرهیخته ای همچون قمرالملوک وزیری، روح انگیز و ملوک ضرابی که سابقه درخشانی در فعالیت های رادیویی نیز داشتند، بهخوبی بدرخشند.
نواهای دل انگیز اجرای نخست بانو دلکش در ۱۳۲۳ به گوش همگان رسید و علارغم تجربه کم و نداشتن رزومه کاری درخشان، توانستند تاثیر شگرف بر روح جامعه بگذارند به طوری که به عنوان یک پدیده شاخص لقب گرفتند.
نبود همکار آهنگساز به عنوان یک ضعف ملموس در آن روزهای کاری دلکش، محسوب میشد بطوری که چندان باید و شاید این اسطوره اخلاق و هنر نتوانند استعداد وجودی را در تصنیف خوانی، به نمایش بگذارد.
سرانجام غنا و عظمت موسیقی اصیل ایشان، با اجرای قطعات محلی مانند ربابه جان، زهرا جان، امیری، رعنا جان و …. برای اقشار مختلف بهتر درک شد به طوری که همگان انتظار اجرای قطعات رادیویی ایشان را در روزهای یکشنبه می کشیدند و بسیاری از طرفداران نیز ساعات زیادی را برای ملاقات حضوری در روبروی ساختمان رادیو میگذراندند.
علاقمندانی که مایلند با فلسفه انتخاب نام هنری دلکش برای بانو عصمت باقرپور آشنا شوند باید بدانند که این تخلص هنری به توصیه روح الله خالقی صورت گرفت که یادآور نام گوشه ای از دستگاه ماهور نیز هست.
تکنیکهای خاص خوانندگی و استعداد ویژه دلکش
بانو دلکش با صدای جذاب و شنیدنی، قطعات عمیق و پرشکوهی بر جای گذاشته اند به طوری که پژوهشگران عرصه موسیقی به دنبال راز و رمز آثار فاخر ایشان هستند.
رضا مجرد به عنوان یکی از پژوهشگران پرآوازه موسیقی هستند و در وصف تکنیک ها و مفاهیم خوانندگی دلکش، چنین بیان می کنند که علیرغم برخورداری از صدای چپ کوک زنانه به زیبایی تمام با خوانندگی راست کوک نیز هنرنمایی می کردند.
اساتید فرهنگ و هنر بر قدرت و گستردگی بی نظیر صدای بانو عصمت اتفاق نظر دارند و آن را یک “صدای سینه ای” نیز وصف می کنند.
اگرچه ایشان می توانستند با زیبای تمام در محدوده “آلتو” شنوندگان را مبهوت کنند اما شوق و انگیزه فاخری که به این هنر داشتند، سبب میشد همچون آواز خوانان حرفه ای اجراهای بی تکراری، در محدوده های صوتی تنور، سوپرانو و متزو سوپرانو نیز داشته باشند.
ایشان به عنوان یک اسطوره موسیقی مطرح هستند که علی رغم نداشتن سواد موسیقیایی در زمینه سلفژ، هرگز اشتباهاتی را پدید نمیآوردند که می تواند بیانگر نهادینه بودن استعداد و نبوغ هنری بالای ایشان باشد.
آثار هنری و آلبومهای شنیدنی دلکش
دلکش بدون اغراق یک استاد به تمام معنای آواز خوان هستند که میتوان کیفیت هنر وجودی ایشان را با شنیدن ۲۰۰ ترانه و تصنیف و آواز بهتر درک کرد.
از نام آشنا ترین آلبوم های ایشان، می توان به موارد زیر را اشاره کرد:
- یاد کودکی
- قسمت من
- جدایی
- روزگار بگذشته
- بازگشته
- سفرکرده
- تنهای تنها مانده ام
- میگذرم
- پشیمان شدم
- بس کن
- به پاس محبت
- آشفته حالی
- بگو که هستی بگو
- اشک سپهر
- جانی دنیا گذرد
- هستی سوز
- بر تربت حافظ
- آمد با دلجویی
- یاد من کن
- آتش کاروان
- آشفته
- پربسته
- گردباد
- موج
- بهانه تو
- نوای دل
- آه بیاثر
- دنیا من
- خاکستر من
- بنده عشق
- سایه
- جام طلا
- آمد نوبهار
- سعی باطل
- ناامید
- رفتی
- قصه بیحال
- داغ لاله
- اشک و آه
- قهر عاشق
- نالهٔ دل
- دل غافل
- آشفته
- به کنارم بنشین
- برای تو
- افسانه
- سرباز وطن
- غم رسوایی
- خدا کند عاشق شوم
- رقص گیسو
- تنهایی
- نوای دل
- رویای شیرین
- بدرقه
- مهمانت کنم
همکاریهای بانو دلکش با آهنگسازان و شاعران برجسته
بانو دلکش برای خلق آثار تاثیرگذار با مفاخر برجسته ترانه سرا و شاعر، همکاری داشت که از فعالیت های با سابقه تر می توان رحیم معینی کرمانشاهی و سپس اسماعیل نواب صفا، بیژن ترقی، ناصر شریفی، پرویز خطیبی، رضا جلیلی، کریم فکور، رهی معیری و حسین مسرور را نام برد.
همگان می دانند که آهنگ نیز تاثیر شگرفی در کیفیت قطعات دارد بیجهت نیست که ایشان انتخابی وسواس گونه داشتند اما مرور همکاری با اشخاص صاحب نامی مانند علی تجویدی و سپس مهدی خالدی، پرویز یاحقی، مجید وفادار، جواد لشکری، حبیبالله بدیعی، انوشیروان روحانی و همایون خرم می تواند بیانگر اندیشه های خاص ایشان باشد بی جهت نیست که توانستند در وادی هنر این چنین بدرخشند و تجربه خاصی را برای علاقمندان به موسیقی رقم زنند.
حضور دلکش در سینما
زندگی بانو دلکش را می توان به دو بخش اساسی تقسیم بندی کرد. اگرچه تا سن ۱۲ سالگی نه تنها از استعداد وجودی ایشان رمزگشایی نشد، بلکه از امکانات معمول نیز محروم بودند و چندان آشنایی با سینما نیز نداشتند.
اما در اواخر دهه ۲۰ با استعدادیابی اسماعیل کوشان که توانسته بودند روح هنری بانو دلکش را از زوایای مختلف ببینند برای حضور در سینما و نقش آفرینی دعوت صورت گرفت و نوید روزهای شهرت و درخشش بود.
علیرغم تردید های شدید ایشان برای همکاری در عرصه سینما، همراهی اسماعیل کوشا نقطه عطفی شد تا همگان شاهد نقش آفرینی های قدرتمند بانو دلکش باشند. نخستین فیلمنامه با عنوان “شرمسار” بود که تولید شرکت پارس فیلم و حاصل قلم علی کسمایی محسوب میشد.
از دیگر آثار سینمایی دلکش، می توان موارد زیر را نام برد
- شرمسار در سال ۱۳۲۹ به کارگردانی اسماعیل کوشان در نقش مریم
- مادر در سال ۱۳۳۱ به کارگردانی اسماعیل کوشان در نقش ربابه
- افسونگر در سال ۱۳۳۲ به کارگردانی اسماعیل کوشان در نقش فروغ
- دسیسه در سال ۱۳۳۳ به کارگردانی علی کسمایی
- ظالم بلا در سال ۱۳۳۶ به کارگردانی سیامک یاسمی در نقش فاطی
- عروس فراری در سال ۱۳۳۷ به کارگردانی اسماعیل کوشان در نقش خودش
- شانس و عشق و تصادف در سال ۱۳۳۸ به کارگردانی حسین مدنی
- فردا روشن است در سال ۱۳۳۹ به کارگردانی سردار ساگر
- شیرفروش در سال ۱۳۳۹ به کارگردانی اسماعیل کوشان
- شمسی پهلوان در سال ۱۳۴۵ به کارگردانی سیامک یاسمی
- قمار زندگی در سال ۱۳۵۱ به کارگردانی عباس کسایی در نقش دلکش
- خانه خراب در سال ۱۳۵۴ به کارگردانی نصرت اله کریمی
انقلاب و فعالیتهای هنری دلکش
پس از انقلاب ۵۷، دگرگونی های بسیاری در عرصه هنر رقم خورد، به طوری که با ممنوعیت آواز خوانی بانوان، بسیاری از مفاخر موسیقی ناگزیر مجبور به انزوا و خانه نشینی شدند. بانو دلکش نیز از این قاعده مستثنی نبودند و زندگی بدون چالش با فرزند خویش “سهیل فزون مایه” را برگزیدند.
علی رغم تن دادن به این جبر روزگار سازگاری با تصمیم خویش، چندان ساده نبود. ایشان در خاطره ای بیان می کنند که روزگاری سوار بر تاکسی شدند بدون آنکه راننده ایشان را بشناسد و شاهد پخش قطعات خویش بودند که دلتنگی بسیار و بغض سهمگینی را مهمان قلب ایشان کرد. چنین تجربه ای ساده نبود و حتی راننده را نیز پس از معرفی بانو، تحت تاثیر قرار داد که با قطع ترانه اندوه خویش را به نمایش گذاشت. بانو دلکش برای دلجویی در ادامه مسیر، ترانه نیمه کار را بر لب زمزمه می کند.
جریان دلخوری دلکش از علیرضا افتخاری
علیرضا افتخاری از خوانندگان ماهری هستند که طرفداران بسیاری در گوشه گوشه کشور دارند اما در سال ۱۳۷۷ بدون مشورت با بانو دلکش اقدام به بازخوانی آهنگ آشفته حالی مینمایند که دل خوری بسیاری را به ارمغان آورد.
علیرضا افتخاری برای کمرنگ کردن این دلگیری تلاش بسیاری کردند اما نتوانستند موفقیت چندانی به دست آورند. چنین بازخوانی های بدون کسب اجازه چندین بار توسط دیگر خوانندگان نیز تکرار شد به عقیده دلکش اجرای ضعیف میتوانست به قدمت و کیفیت اثر آسیب بزند.
ایشان معتقد بودند اگر چه از نظر موسیقیایی، ادعای دانش و سواد بالا نداشتند اما هرگز با غلط خوانی آوازها، آثار بی ارزشی را در عرصه موسیقی رقم نمی زدند.
آخرین کنسرتهای دلکش
بانو دلکش نه به گفته طرفداران بلکه در بین اهالی موسیقی همواره به عنوان شخصیتی فاخر با صدای غنی و روح نواز یاد می شدند. بد نیست مروری بر نظر سیما بینا، درباره کنسرت های پایانی دلکش که در آمریکا و اروپا اجرا می شدند، داشته باشیم:
کهولت سن اگر چه به شکل مشکلات جسمی و استفاده از عصا در ظاهر بانو دلکش مشخص بود اما قدرت و اعجاز حنجره طلایی ایشان علیرغم بم بودن صدا همچون روزهای جوانی ملموس بود. بی شک خوانش درست آواز و نداشتن فالش در صدا در این سن می توانست تاییدگر استعداد ذاتی ایشان باشد.
درگذشت دلکش
درگذشت دلکش در ۱۱ شهریور ۱۳۸۳ به دلیل درگیری با بیماری کلیوی رقم خورد اما شاهکار های آوایی که در گنجینه ارزشمند آثار موسیقی ایران زمین بر جایی گذاشتند، همواره می تواند الگوی افرادی باشد که مایلند در وادی هنر نامی به یادگار بگذارند. مقبره ایشان حوالی امامزاده طاهر کرج است تا مامن جسم این بانوی فرهیخته و تاثیرگذار عرصه هنر باشد و علاقمندان بتوانند با حضور بر مزار، سوز دل خویش را آرام کنند.