سهتار سازی است با صدایی لطیف و صمیمی و غماندود که خوش از دل بر میآید و خوشتر به دل مینشیند. از همین روست که این ساز از دیرباز با اهل راز همدم و همآواز بوده و هست. از آن جا که در فواصل و پردهبندی روی دسته با ساز تار همسوست، بیشتر نوازندگان سه تار و تار مشترک هستند. حتا نوازندگان سازهای دیگر نیز سبکی و سادگی سهتار را خوش داشته و ناخنی به نواختنش میکشند. اما به راستی نمیتوان سادگی سهتار را آسانی پنداشت و پشت و پسلها و پیچ و خمهایش را نادیده انگاشت و هر که سهتار نواخت را نمیشود در سیاههی نوازندگان سه تار گذاشت. پیشتر مطلبی درباره راهنمای خرید ساز سه تار تهیه کردهایم که پیشنهاد میدهیم آن مطلب را نیز مطالعه کنید. در اینجا نامی میبریم و یادی میکنیم از بهترین نوازندگان سه تار.
مشتاقعلیشاه
گذشته از پیشینهی پر پیچ و خمی که اهل فن نگاشتهاند، سهتار به شکل امروزیاش از میرزامحمد تربتی آغاز میشود. او که از بزرگان طریقت بود و به مشتاقعلیشاه شهرت داشت، در دوران زندیه در اصفهان به دنیا آمد، اما بعدها به کرمان کوچید. مشتاقعلیشاه برای افزودن زنگ به صدای سیم بم سهتار، سیم چهارم را به آن افزود. این سیم را که در کنار سیم بم سهتار و به صورت وتر مضاعف بسته میشود، سیم زنگ یا سیم مشتاق میخوانند.
امام جمعهی کرمان، فتوا به سنگسارش داد؛ به جرم آن که قرآن را به آهنگ سهتار میخواند. اکنون مدفنش در سهگنبدان کرمان به مشتاقیه مشهور است.
وصال شیرازی
میرزامحمد شفیع که به میرزا کوچک معروف بود و به وصال شیرازی مشهور، در اوایل دوران قاجاریه در شیراز به دنیا آمد. به پیروی از احوال معنویاش دل در صحبت مشایخ صوفیه بست و به میرزاابوالقاسم سکوت سر سپرد. وصال گذشته از این که عالم، ادیب، شاعر، عارف و خطاط بود، صدایی خوش داشت و مشهور است که سه تار نیز مینواخت و مایهی رونق بازار سهتار در شیراز شده بود. اما از کم و کیف این که سهتار را نزد که آموخته، جایی چیزی نوشته نشده است. وصال در پایان عمر نابینا شد و در شیراز درگذشت و در بقعۀ شاهچراغ به خاک سپرده شد.
علی اکبر شیدا
پس از وصال نامآورترین سهتار نواز را شاید بشود شیدا گفت. علی اکبر شیدا در دوران قاجار در شیراز به دنیا آمد. برخی نیز زادگاهش را اصفهان گفتهاند. پیوستگیاش با حلقهی درویشان او را به خدمت صفا علیشاه ظهیرالدوله در خانقاه صفی علیشاه تهران کشانید. او که موسیقیدان، ادیب و خوشنویس بود در انجمن اخوت با بسیاری از اهالی فرهنگ و هنر معاشر بود. شیدا را مبتکر تصنیف به شکل تکاملیافتهاش میدانند. هنوز پس از بیش از صد سال، تصنیفهای ماندگارش محفلآرای هر بزمیست.
میرزا عبدالله فراهانی
میرزاعبدالله که با شیدا هم سن بود در راستای اجرای ردیف موسیقی ایرانی که از پدرش آقاعلی اکبر و بعدتر از پسرعمویش آقا غلامحسین آموخته بود، سهتار را به کار گرفت و در این راه شاگردها تربیت کرد.
گمان میرود که حجم بالای صدای تار، سهتار را به سایه کشانده باشد. شاید از این روست که از سهتار نوازی میرزا عبدالله صفحهای به جا نمانده است.
موچول خانم پروانه
نخستین صدای ضبطشدهی سهتار از پنجهی بتول رضایی که با نام پروانه شناخته میشود برخاسته است. پروانه که اورا موچول خانوم هم میخواندند، در تهران و در خانوادهای از قشقاییهای شیراز به دنیا آمد. در دربار قاجار نزد اکرمالدوله و بعدها رضاقلیخان نوروزی سهتار و آواز آموخت.
صفحههایی از نواختن و خواندن همزمان پروانه به جای مانده که بیانگر تسلط و ذوق اوست. او در سال ۱۳۱۲ در اثر ابتلا به بیماری سل درگذشت و در گورستان ابن بابویه به خاک سپرده شد.
درویش خان
غلامحسین درویش معروف به درویش خان در سال ۱۲۵۱ در تهران زاده شد. از پدرش که خردک سهتاری مینواخت مقدمات موسیقی را آموخت. در مدرسهی موزیک دارالفنون با خط نت آشنا شد. نزد آقاحسینقلی تار و سهتار آموخت و نزد میرزاعبدالله آموختههایش را به کمال رساند. روحالله خالقی دربارهاش نوشته: «درویش تار و سهتار هر دو را نیکو مینواخت. مضراب ریز نازک و خوشآوازی داشت و پنجهاش لطیف و تند و مخصوصاً ذوق و سلیقهاش بسیار خوب و نوای سازش گرم و پخته بود»
او که سرسپردهی مسلک درویشی بود، در نخستین کنسرتها که انجمن اخوت برگزار کرد حضور داشت. در کنسرتهای گراندهتل بر صحنه رفت. برای ضبط صفحه به خارج از کشور سفر کرد. به تار سیم ششم را افزود. پیشدرآمد را به شکل امروزی ابداع کرد. نخستین کلاسهای رسمی آموزش موسیقی را بنیان نهاد و برای تشویق هنرجویانش که دورهی آموزش را میگذراندند، مدالی به شکل تبرزین، در سه درجه، از جنسهای طلا، نقره و مس طراحی کرد.
درویش خان نخستین قربانی تصادف ماشین با درشکه در ایران است. در ۵۴سالگی درگذشت و در گورستان ظهیرالدوله به خاک سپرده شد.
مهدی صلحی منتظمالحکما
میرزا مهدیخان صلحی با لقب منتظمالحکما، موسیقیدان و پزشک ایرانی بود. وی از میرزا عبدالله فراهانی نواختن سهتار را آموخته بود. پس از درگذشت میرزا عبدالله، شاگردانش منتظمالحکما را جانشین وی دانستند. مخبرالسلطنه که دوست و همنشین دیرینهاش بود، طی هفت سال ردیف موسیقی ایرانی را به روایت او به خط نت نگاشت. امروزه این ردیف از جامعترین منابع موسیقی کلاسیک ایرانی است.
مهدیقلی هدایت مخبرالسلطنه
مهدیقلی هدایت، ملقب به مخبرالسلطنه از رجال عالیرتبهی دوران قاجار و پهلوی بود. به زبانهای فارسی، عربی و آلمانی تسلط داشت و با انگلیسی و فرانسوی آشنا بود. ادیب بود و سخنور. ساحت سیاست از ادبیات و هنر بازش نداشته بود. به فنون عکاسی آشنایی یافته و سهتار را نزد میرزاعبدالله مشق کرده بود. نگاشتن ردیف میرزا عبدالله به روایت منتظمالحکما کاری ارزشمند و ماندگار از اوست.
حاجآقا محمد ایرانی مجرد
حاجآقا محمد ایرانی مجرد، صاحبنظر موسیقی دستگاهی ایرانی، از ایرانیان مهاجر از ایروان روسیه بود. با خواهر خود در محلهی آبسردار تهران زندگی میکرد. محفلی که بیش از شصت سال مرکز گردهمایی موسیقیدانان معتبر از چند نسل پیاپی بود. حاجآقا محمد ابتدا نزد مهدی صلحی منتظمالحکما سهتار آموخت و سپس از میرزاعبدالله بهره برد. اگرچه مهارت حاجآقا محمد در نواختن سهتار چشمگیر و درخشان نبود، اما ردیفدانی بسیار برجسته، آگاه و کمنظیر بود. چنان که دانش موسیقی او هنوز به عنوان یکی از شاخص ترین مراجع موسیقی شفاهی عنوان می گردد. وی علاوه بر آوازها، به تصانیف و آهنگهای قدیم نیز بسیار آگاه بود و آرا و سخنش سند مستندی برای اهل موسیقی بهشمار میرفت. ردیف میرزاعبدالله به روایت اسماعیل قهرمانی در منزل او به ضبط رسیده است.
عبدالله دادور قوامالسلطان
عبدالله دادور با لقب قوام السلطان، در تهران زاده شد. پدرش اهل علم و ادب بود و با هنرمندان دوستی داشت. از این رو از کودکی نواختههای میرزا عبدالله را مشتاقانه گوش میداد.
وی تحصیلات خود را در مدرسهٔ دارالفنون به پایان برد، سپس در مدرسهٔ سنلوئی، زبان فرانسوی آموخت. او از ۱۷ سالگی نزد درویش خان، نواختن سهتار را فرا گرفت و مدتی از آموزشهای مهدی صلحی منتظمالحکما بهره برد. او غیر از سهتار به نواختن ضرب و پیانو نیز آشنایی داشت. از اعضای مؤسس انجمن موسیقی ملی بود. از او به عنوان یکی از بهترین شاگردان درویش خان یاد کردهاند.
ابوالحسن صبا
ابوالحسن صبا در خانوادهای اهل فرهنگ و هنر در خیابان ظهیرالاسلام در محلهی شاهآباد تهران زاده شد. نخست نزد پدرش که سهتار مینواخت مقدمات موسیقی را آموخت. شش ساله بود که نزد میرزاعبدالله نواختن سهتار را فرا گرفت. در نُه سالگی به کلاس تار و سهتار درویشخان راه یافت و همزمان آموختن کمانچه را نیز با حسینخان اسماعیلزاده ادامه داد. نواختن ضرب و ضربیخوانی را نخست از ربابه خانم روانبخش که ندیمهی عمهاش بود و بعد حاجیخان ضربگیر یاد گرفت. در دوران نوجوانی به سراغ سنتور را از علیاکبر خان شاهی گرفت و ویلن را از حسین هنگآفرین آموخت. به یادگیری تئوری موسیقی و نوازندگی موسیقی کلاسیک پرداخت. در مدرسهی آمریکایی با سلفژ و نواختن پیانو آشنا شد. سپس به مدرسهی عالی موسیقی علینقی وزیری راه یافت و دانستههایش را گسترش داد.
به خاطر خلق و نوآوری و حفظ و اشاعهی موسیقی ایران، به صبا لقب «نیمای موسیقی ایرانی» دادهاند. او شاگردان بسیاری تربیت کرد که نسل بعدی موسیقی را رقم زدند.
گذشته از موسیقی، صبا به نقاشی، نجاری، منبتکاری، سازگری، باغبانی، ادبیات و بسیار فنون دیگر تسلط داشت.
او که به بیماری قلبی دچار بود، در ۲۹ آذر سال ۱۳۳۶، در سن ۵۵ سالگی در اثر سکتهی قلبی درگذشت. پس از او خانهاش به موزهی صبا تبدیل شد.
پس از سالها، طینوش بهرامی، با تکیه به تجربهی تحقیق و تفحص و تدریسِ سالیان، ردیف صبا را برای ساز سهتار مناسبسازی کرده است. این مجموعه را با کیفیتی مطلوب میتوان در خنیاگر دید و از آن بهرهمند شد.
نورعلی برومند
نورعلی برومند، در سال ۱۲۸۵ در خانهای در تهران که خانقاه اهل دل و محفل هنرمندان سرشناسی چون درویشخان، سماع حضور، حسینخان اسماعیلزاده و سید حسین طاهرزاده بود، به دنیا آمد. از هفتسالگی به تنبک نوازی پرداخت؛ بی استاد! سیزده ساله بود که نزد درویشخان آموزش تار و سهتار را آغازید. دوستی او با ابوالحسن صبا همان کلاس درویش خان شروع شد. در هجدهسالگی که برای تحصیل به برلین رفت، سهتاری که «روشنک» نام داشت همدم او در غربت بود. در آنجا به موسیقی غربی هم علاقهمند شد و نواختن پیانو را فرا گرفت. بیستودو ساله بود که به ایران بازگشت و نتنویسی و ردیف را نزد موسی معروفی ادامه داد. پس از یک سال، باز به آلمان رفت و به تحصیل پزشکی پرداخت. پس از شش سال، به بیماری چشم دچار شد و برای درمان به سوییس رفت و سپس در سال ۱۳۱۴ به ایران بازگشت و مابقی عمر خود را در محلهی امیریهی تهران به نابینایی سپری کرد.
نورعلی برومند که ردیف موسیقی ایرانی را نزد حبیب سماعی، موسی معروفی و اسماعیل قهرمانی آموخته بود، دانستههایش را در سهتار ،تار، سنتور و آواز، به شاگردان بسیاری در دانشگاه تهران و مرکز حفظ و اشاعهی موسیقی ایران منتقل کرده است.
احمد عبادی
احمد عبادی فرزند کوچک میرزاعبدالله فراهانی در سال ۱۲۸۵ در تهران به دنیا آمد. کودک بود که پدرش درگذشت و او نتوانست آنچنان که باید، محضرش را درک کند. اما آموزههای پدر را نزد خواهرانش ملوک و مولود و برادرش جواد فراگرفت.
نوازندگی عبادی یگانه بود و با صدای ساز نوازندگان قدیم و حتا همدورهاش که بیشترشان از شاگردان میرزا عبدالله بودند، مناسبتی نداشت.
از ویژگیهای نواختههای قدما، مضرابهای پُر و با واخوان و گاه پرقدرت بود. عبادی اما در جهت درستتر شنیده شدن صدای سهتار پس از ضبط، نوازندگی تک سیم را ابداع کرد که در سهتار نوازی بدعتی بود و تحولی در پی داشت. گرچه این شیوه برخی را نیز خوش نمیآمد.
رنگارنگی مضرابها و ترکیب دلنشین تکسیم و دومضراب و واخوان، ویبرههای طولی و عرضی، گلیساندوهای بهجا، استفاده از کوکهای گوناگون بدیع و تکیه بر بداههنوازی، از موئلفههای سبک اویند.
عبادی سالیانی به آموزش نوازندگی سهتار در وزارت پیشه و هنر همت گماشت. در داخل و خارج کشور کنسرتهایی برگزار کرد. به ضبط آلبومهای بسیاری پرداخت. پژوهشهایش را منتشر کرد و در آخر در اثر ابتلا به سرطان روده در سال ۱۳۷۱ درگذشت. آرامگاه وی در امامزاده طاهر است.
سعید هرمزی
سعید هرمزی در سال ۱۲۷۶ خورشیدی در محلهی سنگلج تهران، در خانوادهای اهل ذوق و فرهنگ و هنر به دنیا آمد. در رویارویی با پیانو نوازی مادرش به موسیقی گراییده شد. اما با آهنگ تار برادرش که از شاگردان آقاحسینقلی بود چشمهی شوقش جوشید و مشقهای نخستین تار را نزد برادر آغاز کرد. پس از چندی به خدمت درویش خان رفت و پس از گذراندن دورهی استاد، از او نشان تبرزین طلایی را دریافت کرد.
از علیاکبر شهنازی، رنگها، ضربیها، پیشدرآمدها و تصنیفهای خود شهنازی، مرتضا نیداوود و رکنالدین مختاری را آموخت.
زمانی در خیابان شاپور، در آموزشگاهش و زمانی در مرکز حفظ و اشاعهی موسیقی ایران به تربیت شاگردان پرداخت.
پس از کسالتی که به وی دست داد، وزن تار نوازندگی این ساز را بر او دشوار کرد. پس سهتار را جایگزین تار کرد و چنان این ساز را خوش نواخت که نامش بیشتر با سهتار ماندگار است.
بالاخره بیماری کهنهاش کارگر افتاد. سعید هرمزی در ۹ مهر ۱۳۵۵ در منزل کوچکش در خیابان شاپور، چشم از دنیا بست و در بهشت زهرا به خاک سپرده شد.
یوسف فروتن
یوسف فروتن در سال ۱۲۷۰ در تهران متولد شد. از کودکی به واسطهی علاقهی برادرش مؤدبالسلطنه به موسیقی ایرانی، با بسیاری از موسیقیدانان زمان خود آشنا شد. سهتار را در محضر میرزاعبدالله و تار را در مکتب آقا حسینقلی آموخت. آموختههایش را نزد درویش خان به کمال رساند و از او نشان تبرزین طلایی دریافت کرد. سهتار، تار، پیانو، ویلن و تمبک مینواخت، اما به نواختن سهتار شناسه بود.
او که از نوازندگان انجمن اخوت بود، به ندرت در محفلی ساز مینواخت. نسخهای از ردیف موسیقی ایرانی را در سن بالا نواخته که توسط سازمان رادیو تلویزیون ملی ایران ضبط شدهاست.
فروتن شیوهای خاص در نواختن داشت. مضرابهای قوی، پیچیده و روان از ویژگیهای سبک اوست.
او در ۷ دی سال ۱۳۵۷ درگذشت.
ارسلان درگاهی
ارسلان درگاهی در سال ۱۲۸۱ در تهران به دنیا آمد. علاقهاش به هنر، او را به مدرسهی کمالالملک رهنمون کرد. پانزده ساله بود که نزد درویش خان به فراگیری تار و سهتار پرداخت و موفق به دریافت نشان تبرزین طلایی از او شد. به گفتهی مرتضی نیداوود، ارسلان درگاهی دورهای کوتاه نیز نزد او مشق موسیقی کرده است. بعدها صفحاتی را با آواز قمرالملوک وزیری و تاج اصفهانی ضبط کرد و شهرت بسیار یافت. از آنجا که نمیخواست ذوق هنری را با شغل اداری بیامیزد، از نام مستعار «امیر ارسلان» استفاده کرد. وی هیچگاه به صورت حرفهای به موسیقی نپرداخت، با این حال آثار درخور توجهی از او به جای مانده است. بعدها به دلیل علاقهاش به سه تار، تار را رها کرد. او به ویژه به سهتار پوستی که از ابداعات محمد نوایی معروف به عشقی بود، علاقه داشت.
درگاهی در سال ۱۳۵۲ از دنیا رفت.
حسن کسایی
حسن کسایی در ۳ مهر ۱۳۰۷ در اصفهان به دنیا آمد. پدرش از تاجران خوشنام بود، اما علاقهاش به موسیقی، خانهاش را محفل انس و دیدار و ساز و آواز استادان موسیقی اصفهان کرده بود. در این محافل کسایی را از کودکی با موسیقی آشنا کرد و علاقهی ویژهاش به ساز نی را رقم زد.
حسن کسایی مدتی را به فراگیری نی از مهدی نوایی گذراند. آواز و گوشههای موسیقی ایران را نزد تاج اصفهانی و ادیب خوانساری آموخت و در رفتوآمدش به تهران از محضر ابوالحسن صبا بسیار بهرهمند میشد.
از او گذشته از آثار جاودان نینوازی، یک دوره اجرای ردیف موسیقی ایرانی با سهتار به جای مانده است.
سهتارنوازی کسایی را میتوان آمیزهای از نوازندگی تار جلیل شهناز و سهتار ابوالحسن صبا دانست.
او پس از سپری کردن دوماه در اغما، در ۲۵ خرداد ۱۳۹۱ چشم از دنیا فرو بست. خاکسپاریاش در سکوت خبری برگزار شد. طبق وصیت خود او، پیکرش در تخت فولاد اصفهان، نزدیک به قبر جلالالدین تاج اصفهانی به خاک سپرده شد.
علی تجویدی
علی تجویدی در ۱۵ آبان ۱۲۹۸ در خانوادهای هنردوست در خیابان ظهیرالاسلام تهران به دنیا آمد. موسیقی را از کودکی نزد پدرش هادیخان تجویدی که در نقاشی از شاگردان کمالالملک و در موسیقی از شاگردان درویشخان بود آغاز کرد. پس از مدتی نزد ظهیرالدینی به فراگیری فلوت پرداخت. شانزدهساله بود که نزد حسین یاحقی نواختن ویولن را آموخت و پس از دو سال به کلاس درس ابوالحسن صبا راه یافت و تا هشت سال در مکتب او به فراگیری ویولن و سهتار پرداخت. پس از چندی صبا، به محفل هنری محمد ایرانی مجرد رهنمونش کرد. تجویدی از شاگردان سرشناس صبا بود و در غیبت وی کلاسش را اداره میکرد.
تجویدی سالها در هنرستان موسیقی به آموزش موسیقی اشتغال داشت. تا این که در ۲۴ اسفند ۱۳۸۴ در سن هشتادوششسالگی به علت سرطان پروستات درگذشت.
محمود تاجبخش
محمود تاجبخش در سال ۱۳۰۳ در تهران به دنیا آمد. از هشتسالگی نزد عمویش کریم تاجبخش که از شاگردان درویش خان بود، فراگیری سهتار را آغاز کرد. در دوران دبیرستان با ساز ویلن آشنا شد و به هنرستان موسیقی ملی راه یافت. در سال ۱۳۳۳ به عنوان ریاست بانک کشاورزی ملایر منصوب شد. در ملایر برای اولین بار با احمد عبادی آشنا شد. خود او در این باره مینویسد:
«افتخار آشنایی و میهمانداری استاد عبادی سبب شد مجدد به ساز سهتار روی آورم و بهطور جدی به تمرین و نوازندگی بپردازم.»
علی تجویدی دربارهی سهتارنوازی او چنین گفته است:
«آقای تاجبخش خود صاحب سبکی ویژه در نوازندگی سهتار میباشد که عصاره آموختههای خویش از استادان بنام زمان و تلفیق آن باحال و هوای خود برداشت خود از موسیقی ایرانی میباشد.»
جلال ذوالفنون
جلال ذوالفنون در سال ۱۳۱۶ در خانوادهای اهل موسیقی در آباده به دنیا آمد. در کودکی به همراه خانوادهاش به تهران آمد و فراگیری موسیقی را در ده سالگی نزد برادرش محمود ذوالفنون آغاز کرد. سپس به هنرستان موسیقی رفت و با تار آشنا شد. از رهنمودهای موسی معروفی در زمینهی تکنیک سهتار بهرهمند شد. در رشتهی موسیقی دانشکدهی هنرهای زیبا، به تحصیل پرداخت. آشنایی با شخصیتهای موسیقی ملی ایران از جمله نورعلی برومند و داریوش صفوت، شناخت تازهای از موسیقی اصیل ایران و امکانات وسیع سهتار برای وی به ارمغان آورد و از سال ۱۳۴۶ فعالیت خود را روی سهتار متمرکز کرد و از شیوهی اساتیدی چون ابوالحسن صبا، ارسلان درگاهی و همچنین راهنماییهای احمد عبادی بسیار بهره یافت.
پس از پایان دانشکده در همانجا و در مرکز حفظ و اشاعهی موسیقی ایران به تدریس سهتار پرداخت. در این سالها از راهنمایی یوسف فروتن و سعید هرمزی که از نوازندگان قدیمی سهتار بودند برخوردار شد.
ذوالفنون در کنسرتها، آلبومها، سخنرانیها، جلسات پژوهشی، انتشار کتابها و بسیار زمینههای دیگر آموزههای خود را به هنرجویان و علاقهمندان انتقال داده است.
او در ۲۸ اسفند ماه سال ۱۳۹۰ در اثر خونریزی داخلی پس از جراحی قلب باز، در بیمارستان البرز کرج درگذشت. به وصیت خودش پیکرش در قبرستان امامزاده طاهر کرج به خاک سپرده شد.
داریوش صفوت
داریوش صفوت در سال ۱۳۰۷ در خانوادهای معتبر و نامدار شیراز به دنیا آمد. یادگیری سهتار را نزد پدرش علیاصغر صفوت آغاز کرد. نشست و برخاست پدرش با اهالی هنر، پایش را در شانزدهسالگی به محضر حبیب سماعی و فراگیری سنتور از وی گشود. به مدت ده سال به تکمیل نوازندگی سهتار و سنتور نزد ابوالحسن صبا پرداخت. به نحوی که بعدها صبا در جایی از وی به عنوان یکی از بهترین شاگردان خود یاد کرد که درکی دقیق و ظریف از موسیقی ایرانی دارند.
پس از بازگشت از سفر تحصیلیاش از فرانسه، به تحقیق در ردیف موسیقی سنتی ایران و تکمیل سهتار در محضر حاجآقا محمد ایرانی مجرد همت گماشت.
وی گذشته از تدریس در مراکز آموزشی مانند هنرستان موسیقی و دانشکدهی هنرهای زیبای دانشگاه تهران و دیگر جاها، مرکز حفظ و اشاعهی موسیقی ایران را بنا نهاد.
داریوش صفوت بامداد ۲۷ فروردین ۱۳۹۲ در تهران درگذشت. پیکر وی در بهشت سکینه به خاک سپرده شد.
محمدرضا لطفی
محمّدرضا لطفی در ۱۷ دی سال ۱۳۲۵ در خانوادهای فرهنگی شهر گرگان به دنیا آمد. پدر لطفی خردک تاری مینواخت و آوازی میخواند. برادرش نیز نوازندهی تار بود. لطفی از درون خانواده نخستین گامهای یادگیری موسیقی را برداشت. سپس در آغاز جوانی برای فراگیری تار به تهران کوچید و در کلاسهای هنرستان موسیقی از استادانی چون علیاکبر شهنازی و حبیبالله صالحی پرداخت نکتهها آموخت. همان زمان به دعوت حسین دهلوی به ارکستر صبا رفت و به عنوان نوازندهی تار مشغول به کار شد. به دانشکدهی هنرهای زیبای تهران راه یافت و همزمان در مرکز حفظ و اشاعهی موسیقی ایران از استادانی مانند نورعلی برومند، عبدالله دوامی و سعید هرمزی در فراگیری ردیفهای آوازی وسازی بهره جست.
در ۲۳ سالگی زمانی که ردیف، رِنگها، ضربیها و دیگر آموزهها را آموخته بود، موسیقی ایرانی را رها کرد تا به امریکا برود و موسیقی کلاسیک غرب را بیاموزد. مدتی تنها به موسیقی کلاسیک غربی و نوازندگی ویولن پرداخت. خودش نقل میکند که پس از مدتی روزی چشمش به سهتارش، که روی دیوار اتاق آویزان بود، افتاد و از روی دلتنگی آن را برداشته و به نواختن مشغول شدهاست. میگوید:
«همین که دوتا ناخن به آن زدم، اشک از چشمانم سرازیر شد. دیدم که موسیقیِ غرب چنین حالتی را هیچ وقت به من نمیدهد.»
کارهای لطفی در موسیقی گستردهتر از آن است که در مجالی مختصر بشود به آن پرداخت. اما میتوان مواردی چون تاسیس گروه شیدا، تدریس در دانشگاه، برگزاری کنسرتهای داخلی و خارجی، تاسیس مکتبخانهی میرزاعبدالله، پژوهش و تحقیق، بازسازی آثار قدما، استفادهی نوین از سازها و مقامها و نغمههای مهجور و…
محمدرضا لطفی صبح ۱۲ اردیبهشت ماه ۱۳۹۳ بر اثر سرطان پروستات در ۶۷ سالگی در بیمارستان پارس تهران درگذشت. مراسم تشییع و خاکسپاری محمدرضا لطفی صبح ۱۵ اردیبهشت ماه ۱۳۹۳ در گرگان و در بافت قدیمی شهر «محله سبزه مشهد» انجام شد. پیکر محمدرضا لطفی بعد از خروج از تالار فخرالدین اسعد گرگانی و نواخته شدن از مارش عزا بهسوی جایگاه خاکسپاری روانه شد.
حسین علیزاده
حسین محمد علیزاده سال ۱۳۳۰ در منطقهی سید نصرالدین بازار تهران به دنیا آمد. پس از تحصیل در هنرستان موسیقی به دانشکدهی هنرهای زیبای دانشگاه تهران رفت و همزمان در مرکز حفظ و اشاعهی موسیقی ایران به یادگیری و اجرای کنسرت پرداخت. او نزد هوشنگ ظریف، حبیبالله صالحی، محمود کریمی، علی اکبر شهنازی، داریوش صفوت، نورعلی برومند، سعید هرمزی، یوسف فروتن و عبدالله دوامی موسیقی آموخته و در دانشگاه آزاد برلین نیز تحصیل کردهاست.
علیزاده در سال ۱۳۴۷ عضو ارکستر رودکی شد. او با عضویت در کانون چاووش همراه با دیگر استادان موسیقی ایران از جمله محمدرضا لطفی و پرویز مشکاتیان آثار جاودانهای در موسیقی ایران به نام مجموعه آلبومهای چاووش اجرا کرد و نیز با آموزش به هنرجویان موسیقی تأثیر مهمی در تربیت موسیقیدانان و نوازندگان پس از انقلاب گذاشت.
علیزاده آثار بسیاری را در قالب انتشار آلبوم، اجرای کنسرت، پژوهش، آموزش، نشر کتاب و… به دنیای موسیقی ایرانی ارائه کردهاست.
داریوش پیرنیاکان
داریوش پیرنیاکان در سال ۱۳۳۴ در شهر گرگر (هادیشهر) از توابع شهرستان جلفا در استان آذربایجان شرقی متولد شد. او آموختن تار را از ۱۰ سالگی در شهر تبریز و نزد حسین موحدی و سپس نزد محمد حسن عذاری که از شاگردان علی اکبر خان شهنازی، علی نقی خان وزیری و درویشخان بود آغاز کرد. پیرنیاکان از سال ۱۳۵۳، در رشتهی موسیقی دانشگاه تهران مشغول به تحصیل شد و همزمان فراگیری دورهی عالی ردیف موسیقی ایرانی را زیر نظر علیاکبر شهنازی آغاز کرد. با داریوش صفوت آشنا شد و از طریق او به مرکز حفظ و اشاعه موسیقی ایرانی راه یافت. در این مرکز با استادانی چون یوسف فروتن، سعید هرمزی و محمود کریمی آشنا شد و از آموزشهای آنان بهره برد. پیرنیاکان، پس از فارغالتحصیلی از دانشگاه تهران، همچنان تا سال ۱۳۶۷ در مرکز حفظ و اشاعهی موسیقی به تدریس و کار با گروههای موسیقی ادامه داد.
پیرنیاکان در نوازندگی تار از شیوهی علیاکبر شهنازی بهره میجوید اما در نوانس، صدادهی و رنگآمیزی صوتی به تجربیاتی نو دست یافتهاست. او همچنین نت نگاری ردیف آقا حسینقلی را به روایت علیاکبر شهنازی و ردیف دورهی عالی علیاکبر خان شهنازی را مبتنی بر آموختههای مستقیم او انجام داده است.
پیرنیاکان در سال ۱۳۸۰، گروه موسیقی شهنازی را بنیان گذاشت. پیرنیاکان استاد دانشگاه تهران، عضو هیئت مدیره خانه موسیقی و سرپرست گروه شهناز بوده و هماینک در کانون فرهنگی عارف و آموزشگاه چاووش به تدریس تار و سهتار مشغول است.
داریوش طلایی
داریوش طلایی در ۲۶ بهمن ۱۳۳۱ در خانوادهای علاقهمند به موسیقی به دنیا آمد. از یازده سالگی به هنرستان موسیقی رفت و به تحصیل موسیقی کلاسیک غربی و موسیقی ایرانی با ساز تخصصی تار پرداخت. آموختن تار در همان هنرستان نزد علیاکبر شهنازی اشتیاقش به تار را بیش از پیش کرد. پس از گرفتن دیپلم هنرستان همزمان به تحصیل در رشته موسیقی دانشکدهی هنرهای زیبای دانشگاه تهران و کار در مرکز حفظ و اشاعه موسیقی پرداخت. در این مرکز با تشکیل و سرپرستی گروه موسیقی برنامههایی از موسیقی اصیل ایرانی در چندین دورهی جشن هنر شیراز اجرا کرد. داریوش طلایی طی این دوران نزد استادانی چون علی اکبر شهنازی، نور علی برومند، عبدالله دوامی، یوسف فروتن و سعید هرمزی به تکمیل آموختههای خود در سنتها و مکاتب مختلف موسیقی دستگاهی ایرانی پرداخت.
پس از اتمام تحصیلات دانشگاه او از سال ۱۳۵۵ در دانشگاه تهران به عنوان عضو هیئت علمی دانشگاه، موسیقی ایرانی تدریس کرد. وی در سال ۱۳۵۸ با دریافت بورسیه از دولت فرانسه برای ادامه تحصیل عازم کشور فرانسه شد و ضمن تحصیل موسیقیشناسی تا مقطع دکتری در دانشگاه نانتر به شناساندن موسیقی ایرانی از طریق تدریس، اجرای کنسرت و انتشار موسیقی ایرانی در اروپا و آمریکا پرداخت.
داریوش طلایی از زمان بازگشت به ایران در سال ۱۳۷۱ تا کنون عضو هیئت علمی گروه موسیقی دانشگاه تهران است و طی این سالها ضمن تدریس در دانشگاه به تألیف آثار موسیقی و اجرای کنسرت پرداختهاست.
مهربانو توفیق
مهربانو توفیق در ۱۸ اسفند ۱۳۲۵ در تهران به دنیا آمد. نواختن سهتار را نزد نصرتالله ابراهیمی و نصرالله زرینپنجه در هنرستان موسیقی ملی آغاز کرد. سپس از آموزشهای نورعلی برومند و همچنین احمد عبادی و سعید هرمزی بهره گرفت. در سال ۱۳۴۴ دیپلم خود را از هنرستان عالی موسیقی تهران دریافت کرد. در سال ۱۳۴۵ به استخدام وزارت فرهنگ درآمد و همزمان به تحصیلات موسیقی خود ادامه داد. در سال ۱۳۴۸ مدرک کارشناسی خود را در رشتهٔ موسیقی از دانشکدهٔ هنرهای زیبای تهران دریافت کرد و از سال ۱۳۵۰ به تدریس دروس علمی موسیقی در هنرستان عالی موسیقی پرداخت.
در سال ۱۳۵۶ با دریافت بورس از طرف دولت فرانسه برای ادامهی تحصیل در رشتهی موسیقی به آن کشور عزیمت کرد و ضمن تحصیل، در کلاسهایی که از طرف انستیتو موزیکولوژی دانشگاه سوربن برای تدریس موسیقی شرق دایر میشد به آموزش ساز سهتار پرداخت. مهربانو توفیق در سال ۱۳۵۸ با درجهٔچی ممتاز از دانشگاه سوربن در مقطع کارشناسی ارشد فارغالتحصیل شد. او پس از بازگشت به ایران به تدریس سهتار در هنرستان موسیقی و دانشکدهی موسیقی دانشگاه هنر تهران مشغول شد و شاگردان متعددی را در این زمینه آموزش داد. وی در سال ۱۳۷۰ نخستین زنی بود که به عضویت هیات علمی رشتهی موسیقی دانشگاه هنر تهران در آمد.
برای یادگیری سهتار آمادهای؟ همین امروز اولین جلسهی رایگان مجموعه سهتار را مشاهده کن و قدم در مسیر خودشکوفایی بگذار.